مجلس اول میدهد و آشوبگران ۱۸ تیر را در نمازجمعه پستتر از اوباش میخواند. عضو همیشگی نهاد راستگرای جامعه روحانیت مبارز، مخالف سرسخت اکران فیلم «مارمولک»، عامل اجباری شدن حجاب در کشور و معتقد به لزوم «بریدن دست معتقدان به حجاب اختیاری» بوده اما در انتخابات ۹۲ با چهرهای جدید از جامعه و جوانان رأی میگیرد!
یکماه قبل از حمله صدام، با وجود تحرکات مرزی عراق، در مجلس اول پیشنهاد انحلال تیپ ویژه ارتش را میدهد که با واکنش تند شهید چمران مواجه میشود.
در اواسط جنگ همراه با هاشمی، مجمع موسوم به «عقلا» را تشکیل میدهند که با تمرکز بر بحث توقف جنگ، موجب کاهش انگیزه مسؤلان و رزمندگان شد که با عتاب امام، جلسات مذکور تعطیل میگردد.
سال ۶۰ رسما نام «روحانی» را ثبت میکند اما در مدرک اهدایی دکترایش توسط انگلستان در سال ۷۷، نام «فریدون» اعلام و درج میشود!
مطابق اعلام کمیته تحقیق و تفحص مجلس از دوتابعیتیها، مشخص میگردد یک مقام عالی اجرایی دارای تابعیت اسکاتلندی (انگلیسی) است که بسیاری از سفرهای مخفی خارجی خود را با پاسپورت دوم و نام اصلی انجام میداده.
حداقل دو مرتبه ارتباط مخفی روحانی با آمریکاییها ثبت و مسجل شده: اولی به عنوان یکی از سه نماینده هاشمی در دیدار با نماینده مشاور امنیت ملی آمریکا (مک فارلین) طی سالهای ۶۴-۶۵ که موضوع آن آینده رهبری در ایران بود؛ و دومی سفر روحانی به پاریس در سال ۶۵ و دیدار با نمایندگان اسرائیلی که خود را آمریکایی معرفی کرده بودند و روحانی در آن دیدار خواهان فشار بیشتر بر امام برای پایان جنگ میشود.
موضوع اخیر توسط حسن عباسی افشا و با شکایت دولت مواجه گشت که با تبرئهی عباسی، صحت ادعای وی مسجل شد.
موضوعی که عینا با تبرئه حمید رسایی از شکایت دولت در خصوص اتهام تقلب تحصیلی روحانی، تکرار و اثبات میگردد.
مجید جعفریتبار، جنگیر محکوم به اعدام، حامی روحانی و از نزدیکترین افراد به وی بوده و جالب آنکه حسین فریدون نیز از مرتبطین با عباس غفاری، دیگر جنگیر محکوم به اعدام است و اخبار مراجعه مکرر این خانواده به جنگیرهای مختلف تاکنون چندین مرتبه افشا شده.
جالب آنکه رؤیت اجنه در نوجوانی و مسلوبالاختیار شدن در برابر آنان، در خاطرات روحانی صریحا ذکر گشته.
درحالی ویلای ۲۰۰ میلیاردی در ولنجک یکی از اموال او است که طبق خ
اطراتش، پیش از انقلاب مستأجر اتاقی محقر در قم بود.
@siasia
آنچه از حسن روحانی نمیدانید
متولد ۹ دی ۱۳۲۷ (شناسنامه ۲۱ آبان ۱۳۲۷) سرخه است.
هفت خواهر و برادر بودند که خواهر و برادر بزرگتر وی در کودکی مرده و حسین، طوبی، فاطمه و طاهره، برادر و خواهران او هستند.
پنج فرزند دارد:
زهرا و سپس منصوره، که یکی از این دو ساکن اتریش و عروس محمدحسین بهشتی، وارد کننده بزرگ میوه است؛ از دیگری هیچ اطلاعاتی در دست نیست.
محمد، کشته شده در سال ۷۶ و در ۲۰ سالگی به دست فردی که نگران افشای اسرارش بود. جالب آنکه روحانی در کتاب خاطراتش هیچ اشارهای به این فرزند خود نمیکند.
مجید، با فامیلی «عمرانی»!
و فرزند آخر که همسر کامبیز مهدیزاده است.
قبل از انقلاب توسط ساواک دستگیر، و برای آنچه «رهایی از فشار دستگاه» نام نهاده، اردیبهشت ۵۷ راهی انگلستان میشود.
هرچند ادعای روحانی این است که این خروج از کشور به توصیهی شهیدان بهشتی و مطهری بوده، اما هیچ مؤیدی بر گفتهی وی موجود نیست.
درحالیکه مدعی است از ۱۴ سالگی تحت تعقیب بوده و سالهای ۴۳ و ۴۴ توسط شهربانی و ساواک بازداشت و ممنوع المنبر شده اما در سال ۴۸ بدون هیچ منعی پذیرفتهی حقوق دانشگاه تهران میشود و در اوج به اصطلاح مبارزات و مشغلههای حوزوی، ۳ ساله به او لیسانس میدهند!
«وکیل پایه یک از سال ۸۶» از سوابق مذکور برای او است، درحالیکه هیچگاه نه در آزمون وکالت شرکت کرد و نه مراحل ارتقاء به مرتبه پایه یک (از جمله کارآموزی) را طی نمود.
تا سال ۷۹ پنج دوره نماینده مجلس بود و در تمام این مدت خود را دکترای حقوق از انگلستان معرفی میکرد، درحالیکه وی در شرایطی که عالیترین مقام امنیتی کشور بود، به نام تحصیل در مقاطع ارشد و دکترا در بازهی ۷۳ تا ۷۷ (اخذ ارشد و دکتری تنها در ۴ سال!) مکررا به انگلستان رفت و آمد داشت.
جالب آنکه با بررسی رساله ارشد و دکتری وی از طریق نرمافزارهای سرقت یاب، مشخص میگردد اکثر قریب به اتفاق آن کپیکاریِ بدون ذکر منبع و سرقت بوده است.
درحالی عضو خبرگان رهبری و مدعی اجتهاد است که هیچگاه آزمون اجتهاد نداده و «تسلط»ی بر زبان عربی ندارد؛ همچنین درحالی ادعای داشتن دکترای حقوق از انگلستان را دارد که از بیان سادهترین جملات انگلیسی نیز عاجز است و با این حال مدتی مدیرمسؤل فصلنامه پژوهشی «Iranian Review of Foreign» بود!
پیشنهاد به دار آویختن ضدانقلاب در نمازجمعه را در
آیت الله یزدی و عمل به وظیفه قرآنی و نهج البلاغه ای
درباره نامه «شجاعانه» و «مؤدّبانه» آیت الله یزدی به آیت الله شبیری زنجانی چند نکته حائز اهمیت است:
نامه ایشان نشان داد، علما و مراجع شیعه در عین احترام و قداست، هیچگاه از انتقاد مصون نبوده اند. اصولاً هرگاه باب انتقاد به علما و مراجع و نهی از منکر آنان بسته نباشد، جلوی ظهور پدیده هایی همچون منتظری، شریعتمداری، صانعی و ... گرفته خواهد شد. انتقاد شدید از علمای خطاکار، یکی از موضوعات مشترک و پرتکرار در ادبیات قرآن و نهج البلاغه است. همانگونه که بخش قابل توجهی از سخنان و یادداشت های حضرت امام(ره) نیز به این مسئله اختصاص دارد.
آیت الله یزدی، با این کار برنامه فتنه گران برای تدارک دیدارهای دیگر فتنه گران با این مرجع تقلید و یا علمای دیگر را خنثی نمود. قبح زدایی از فتنه و فتنه گر و عادی کردن مسئله فتنه، یکی از اصلی ترین برنامه های جریان فتنه است.
توصیه امیرالمؤمنین (ع) به همه کسانی که تحلیل سیاسی دقیقی از فتنه ها ندارند این است:
«كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَب؛ در فتنهها همچون شتر كم سن و سال باش؛ نه پشتى دارد كه بر آن سوار شوند و نه پستانى كه از آن بدوشند.» (نهج البلاغه؛ حکمت1)
روح توصیه آیت الله یزدی به آیت الله شبیری نیز چیزی جز این نیست.
نه رفاقت دیرینه با منتظری مجوز دیدار با وی می شود و نه سمت استادی داشتن برای فتنه گران؛ قرآن کریم هیچ یک از این مناسبات را زمانی که با رابطه با ولیّ خدا و حکومت اسلامی تعارض یابد، به رسمیّت نمی شناسد:
«لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ ... أُولئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ هيچ قومى را كه ايمان به خدا و روز قيامت دارد نمىيابى كه با دشمنان خدا و رسولش دوستى كنند، هر چند پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشاوندان آنها باشند، آنها كسانى هستند كه خدا ايمان را بر صفحه قلوبشان نوشته و با روحى از ناحيه خودش آنها را تقويت فرموده ... آنها حزب اللهاند بدانيد حزب اللَّه پيروز است.» (مجادله: 22)
عصبانیت شدید فتنه گران از نامه آیت الله یزدی، نشانه تأثیرگذاری بالای آن است. این عصبانیت شدید، بی شباهت به عصبانیت آنان پس از نامه معروف آیت الله مشکینی مبنی بر غیرمشروع بودن سازمان مجاهدین انقلاب نیست.
@siasia
⭕️ در عربستان چه خبر است؟!
دکتر رضا سراج
برخی تحلیلگران احتمال میدهند که شاید کشته شدن جمال خاشُقچی سناریوی مشترک آمریکا، اسرائیل و عربستان برای خلاص شدن از بدل «محمد بن سلمان» باشد تا قبل از مرگ پادشاه، «خالد بن سلمان» را به ولیعهدی عربستان منصوب کنند.
این دسته از تحلیلگران همچنان بر این باورند که در ماجرای تیراندازی چند ماه گذشته در کاخ الخزامی ریاض، محمد بنسلمان کشته شده است. پیشتر «سیبیاس» به نقل از یک مقام مطلع آمریکایی مدعی شده بود که محمد بن سلمان، به خاطر زندانی کردن مادرش «فهدة بنت فلاح» با برادرانش دچار اختلاف شدید گردیده است.
اگر تحلیل مذکور صحیح باشد؛ باید در آیندهای نه چندان دور شاهد زلزله سیاسی شدید در ریاض باشیم که امواج آن در منطقه نیز احساس خواهد شد.
@siasia
چرا جریان غربگرا از #تلگرام دل نمی کند؟!
این #جهرمی #وزیر_ارتباطات بود که قبل از #فیلترینگ تلگرام، ابتدا با #ترساندن مسئولان و مردم از این دروغ بزرگ که «بزودی تلگرام با بلاک چین می آید و غیرقابل فیلتر خواهد شد» خود را به آب و آتش زد تا مانع #فیلتر رسمی تلگرام شود. (بهمن 96)
به محض فیلترینگ، جریان غربگرا با ایجاد نسخه های #فارسی تلگرام و تنفس مصنوعی به تلگرام این پیام رسان صراحتا #اسرائیلی، تمامی تلاش خود را برای زمین زدن پیام رسانهای #داخلی بکار بست. درحالیکه با فیلترینگ تلگرام در روسیه، این پیام رسان شدیدا با افت رنکینگ مواجه شده بود. پروژه زمینگیر کردن پیام رسانهای داخلی توسط جریان غربگرا همچنان ادامه دارد. درحالیکه تمامی امکانات برای ایجاد یک پیام رسان برتر و باکیفیت تر از تلگرام وجود دارد.
اما جریان لیبرال شبکه سازی بزرگی در تلگرام برای #مهندسی_افکار عمومی در مسیر استحاله هویتی و سیاسی داشته است. این جریان پیروزی خود در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس، شورای شهر و.. را مرهون این شبکه اسرائیلی میداند. 3 ماه پیش از انتخابات مجلس دهم، #دوروف به ایران می آید و آنالیز اطلاعات ایرانیان را به جریان غربگرا میفروشد. پس چگونه این جریان اجازه دهد این رسانه صهیونیستی به زمین بخورد؟!
هشدار اخیر #رهبر انقلاب به مسئولان رسانه ای کشور بود که جاده صاف کن ابزارهای رسانه ای دشمن (به مثابه #سلاح_شیمیایی آنها) نباشد.. اما کو #سلیمانی ای که #رسانه مان را از کف دشمنان بگیرد.. این جبهه پر از #منافق و #مزدور است..
#محمد_عبدالهی
@siasia
حسین راغفر از اقتصادان های حامی روحانی اذعان کرد
در تدارک «جام زهر» به رهبری هستند تا مقاومت در برابر مذاکره را بشکنند
رقابت های سیاسی موجب شد نا جام زهر به امام داده شود. امروز نیز در حال تدارک یک جام زهر دیگر به رهبری هستند تا مقاومت ها را در برابر مذاکره بشکنند
کودتایی در حال شکلگیری است.
دلار به ۴۰هزار تومان و تورم به ۶۰ تا ۸۰ درصد میرسد
یک گروه نفوذی برای ضربه زدن به انقلاب به اقتصاد ورود کرده و با گزارههای غلط، ذهن مسئولان ما را پر کرده اند، از سال ۱۳۸۹ تا حالا در اقتصاد رکود داریم و ۸سال است که پوست مردم ما کنده شده است و افزایش دلار، کارت دعوت مستقیم برای شورش است.
@siasia
⭕️عدالتبازی!
روشن است که پاسخ خواستن از #مظنونان_ثروتهای_بادآورده، صاحبان ثروتهای بادآورده و مسوولینی که بیتوجه به شکاف طبقاتی آمادگی دارند ثروت انبوه شده را در راه کسب #قدرت_سیاسی خرج کنند از الزامات اولیه و اصیل عدالتخواهی مستقلانه و انقلابی است. اما باید توجه کرد که نگاه موردی به مصادیق بیعدالتی و بیتوجهی به سیر وقوع، مسیر طی شده، ساختار و افراد مسوول صرفا #موج_تهییجی ایجاد میکند که روزانه افراد عمدتا دلسوز و زخم خورده از بیعدالتی، در پیج یک آقازاده به انتقاد بپردازند و فردایش فراموش شود و یک موج تصنعی جدید فردا درست شود؛ این موجهای بیهدف تهییجی که سیر خاصی دنبال نمیکنند بیشتر #عدالتبازی است تا #عدالتخواهی!
برای مثال در داستان معروف فرزند سفیر و روشنگری آقای صدرالساداتی، هرچند نفس عمل افشاگرانه اولیه شایسته تقدیر بود لیکن در ادامه بحث به ابتذال رسانهای و گروکشی عکس و فیلم رسید؛ حال آنکه آن آقازاده اصل هدف نیست، هدف #سیستم_معیوبی است که به افراد صاحب منصب رانت را به اسم تخفیف میدهد درحالیکه نصیب عامه نمیشود، سیستم معیوبی است که افرادی که کنترل بر خانواده اشرافی خود ندارند را بعنوان سفیر و مسوول در نظام مستضعفین معرفی میکند؛ سیستم معیوبی است که از نظارت بر دریافت مالی مسوول جمهوری اسلامی و نزدیکانش چشم میپوشد، سیستم معیوبی است که مدعی #عدالت_دینی است اما مجلس اسلامیاش ش حتی یک قانون برای فاصله کف و سقف ثروت جامعه معین نکرده، سیستم معیوبی است که دولت نئولیبرال ولی در ظاهر اسلامیاش که بدست اتاق بازرگانی مدیریت میشود بجای برخورد با #مفسدین_اقتصادی زمینه را برای سرمایهگذاری پول کثیف آنان فراهم میکند؛ سیستم معیوبی است که #قوه_قضاییه اش براحتی این بیعدالتی ها را میبیند و سکوت میکند و مدعیالعموم مقابل خواص صاحب ثروت خاموش است؛ فلذا تنزل دادن سطح #عدالت_اجتماعی اسلامی به #عدالتبازی_مصداقگرایانه که پس از چند روز افشاگری از یک مصداق، ناگهان به پست آرزوی موفقیت برای همدیگر کردن منتهی میشود؛ صرفا #ذبح_عدالت است به اسم عدالت!
روشن است که در مقابل #متحجرین تئورسین سکوت مقابل ظلم و #روحانینما های توجیهگر بیعدالتی به اسم اخلاق و دین (که معلوم است حتی یکبار خطبه مناء امام حسین(ع) را نخواندهاند) یقینا از امثال #صدرالساداتی دفاع و امثال او را تحسین و تبلیغ میکنیم، اما همزمان تنزل دادن سیر فزاینده عدالتخواهی به معرفی مصادیق و گذر کردن از زمینههای ایجاد آن بیعدالتی را همسو با خواستههای #کانونهای_قدرت_و_ثروت متظاهر میدانیم که مایلند با سرگرم کردن جامعه به #موجهای_تصنعی، مانع از اصابت #موج_واقعی و مستقلانهی عدالتخواهیِ انقلابی به دیوارههای فساد ساختاری شوند و در این راه از به #ابتذال کشیدن عدالتخواهی هیچ ابایی ندارند تا آنرا تبدیل به بازی زنندهای کنند که مطالبهگران عدالت به عاملین اصلی ایجاد کننده فساد و بیعدالتی کاری ندارند و فقط به نظاره و تماشای یکی از طرفین نشسته و برای افشاگرها سوت و کف میزنند! شبیه به آنچه در #مناظرات_انتخاباتی ۹۶ گذشت و یک نفر دیگری را به #زمینخواری در تهران و آن دیگری اطرافیان همان یک نفر را به زمینخواری در شاندیز مشهد متهم میکرد و چپ و راست هم برای یکی از طرفین سوت و کف میزدند اما یکسال گذشت و نه تنها طرفین هیچ پیگیری نکردند که حتی دستگاه قضا هم نیازی به ورود ندید! و در این افشاگری های سیاستزده که بدون پیگیری قضایی تنها میتوان #عدالتبازی خواندش؛ فقط جمهوری اسلامی خرد شد که مهمترین هدف ایجادش همین اجرای #عدالت بود اما آن روز #مظنونان_ثروتهای_بادآورده نامزدان ریاست بر همان جمهوری اسلامی شده بودند!
امید نیکو
@siasia
ضربت موشکی انصار الله
چه قدر برای عربستان دردناک بود؟
رژیم عربستان و متحدان آمریکایی-انگلیسی آن در جنگ یمن چه قدر نگون بخت و سرشکسته شده اند؟ آنها خیال می کردند ظرف یکی دو هفته، کار مقاومت یمن را یکسره می سازندو بدین ترتیب در مقابل جبهه مقاومت در منطقه، قدرت نمایی می کنند. اما سه سال بعد، نام #باتلاق درباره مهلکه ای که سعودی ها در آن گرفتار شده اند، به اندازه کافی گویا به نظر نمی رسد.
پیش از این برخی ضربات انصار الله به نحوی بود که سعودی ها آن را انکار می کردند. این بار اما ضربه کاری به جایی خورده که سعودی ها نمی توانند انکار کنند و مجبور شده اند موضع اصابت ضربه را تغییر دهند و تحریف کنند! انصارالله دو ناو جنگی سعودی را با موفقیت تمام، هدف موشک های پر قدرت و دقیق خود قرار داده است. فیلم هایی که موجود است، جایی برای انکار توسط سعودی ها باقی نمی گذارد.
از آن طرف، سعودی ها چگونه می توانند سر خود را بالا بگیرند و اذعان کنند که ناوهای گران قیمت جنگی آنها، این چنین اسیر و ذلیل موشک یمنی های پابرهنه اما دلیر شده است؟! بنابراین با تحریف ماجرا مدعی شده اند ناو های مورد هدف انصار الله، نفت کش های دو تنی بوده اند نه ناو جنگی! انگار، این خفّت و سرشگستگی غیر قابل گفتن، با تحریف ماجرا جبران می شود. شده حکایت همان کسی که با آب جوش در دستشویی سوخته بود و می گفت نمی توانم بگویم کجایم سوخته است!
اولا ماجرای حمله به ناوهای سعودی نشان می دهد تنگه باب المندب نیز می تواند در معرض ضربات غافلگیر کننده مقاومت قرار بگیرد. ثانیا مگر اتفاق کمی است که از کشوری کاملا محاصره شده و فقط با چند موشک یا چند پهباد بتوان تنگه باب المندب و فرودگاه ابوظبی امارات را چنان نا امن کرد که سعودی ها و اماراتی ها مجبور شوند حرکت نفتکش ها و پرواز هواپیماها را متوقف کنند؟!
حساب کنید فقط با یک ضرب شست، صادرات چند میلیون بشکه نفت در روز متوقف می شود و نفت به 74 دلار می رسد. هنوز که طوری نشده آقای بن سلمان و جناب ترامپ! چه قدر زود با چند موشک زرد کرده اید؟ راستی داستان استفاده از پوشک توسط نظامیان آمریکایی چه بود که سردار سلیمانی به اشاره و کنایه گفت و گذشت؟
محمد ایمانی
@siasia
یک سوال حیاتی از رئیس جمهور
رئیسجمهور میگوید اتخاذ تصمیمات اجرایی مشخص برای ادامه همکاریهای اقتصادی باید در زمان تعیین شده به نتیجه برسد.
آقای روحانی در جلسه شورای هماهنگی اقتصادی با اشاره به مذاکرات خود با مقامات عالیرتبه اروپاییها در سفر اخیر و گفتوگوهای تلفنی تاکید کرد: کشورهای اروپایی اراده سیاسی برای ادامه همکاریهای اقتصادی براساس توافق برجام را دارند ولی تحقق این امر نیاز به برداشتن گامهای عملی و اتخاذ تصمیمات اجرایی مشخص دارد که باید در زمان تعیین شده به نتیجه برسد.
یادآور میشود آقای روحانی روز پنجشنبه در گفتوگوی تلفنی با مرکل صدراعظم آلمان تصریح کرد: «بسته پیشنهادی اروپا (برای تضمین ماندن ایران در برجام) مایوسکننده است. متاسفانه در بسته پیشنهادی، راهکار عملیاتی و شیوه مشخصی برای ادامه همکاریها وجود ندارد و یک سری تعهدات کلی در حد بیانیههای سابق اتحادیه اروپا عنوان شده است.»
با عنایت به اینکه ترامپ 18 اردیبهشت از برجام خارج شد، اروپاییها دو ماه وقت داشتند تا بستهای روشن و عملیاتی مبنی بر لغو تحریمها و مقابله با کارشکنیهای آمریکا ارائه دهند اما عملاً اقدام به وقتکشی دوماهه کردند و بستهای پر از خالی را تحویل ایران دادند که موجب کلافگی آقای روحانی با همه خوشبینیهایش شد.
یادآور میشود عباس عراقچی معاون وزیر خارجه و عضو تیم مذاکرهکننده اول تیرماه (22 ژوئن) تاکید کرده بود اروپا تا آخر ماه میلادی جاری (یک هفته) وقت دارد تا بسته پیشنهادی را به ایران بدهد. جالبتر اینکه مقامات دولتی پیش از آن، پایان ماه مه (10 خرداد) را پایان مهلت اروپا برای ارائه بسته تضمینها اعلام کرده بودند و از آن تاریخ، قریب 40 روز میگذرد. وقتکشی چند باره اروپا درحالی است که دولت آمریکا کمتر از یک ماه دیگر، برخی تحریمها علیه ایران را اعمال میکند.
با این اوصاف باید از آقای روحانی پرسید که پس از این روال طی شده و آخرین ارزیابی منفی خود وی، منظور از «زمان تعیین شده» دقیقاً چه زمانی است؟! و آیا این پس گرفتن چند باره مهلت داده شده به اروپا، قاطعیت و جدیت دولت را در نگاه اروپاییها بیاعتبار نمیکند و زیر سؤال نمیبرد؟!
@siasia
چرا از آمریکا شکایت نمیکنیم؟!
برجام در ابتدا به عنوان قراردادی که مو لای درز آن نمی رود از سوی تیم هسته ای معرفی شد. اما از همان ابتدا این نگرانی وجود داشت که این توافق چطور می خواهد آمریکا را به تعهدات و قول هایی که داده پایبند کند. از همین رو بود که رهبر معظم انقلاب در شروط پذیرش برجام مطرح کردند که بایستی از رئیس جمهور آمریکا تضمین گرفته شود. البته تیم هسته ای بیان می کرد که سخنان جان کری، وزیر خارجه دولت اوباما خود تضمین است و در این کار اهمال کاری کرد. اما با خروج آمریکا از برجام مشخص شد که چندان هم که گفته می شد این قرارداد سفت و سخت هم نبوده است.
در همین رابطه روزنامه قانون در گزارشی با عنوان «ظریف امیر کبیر ناکام» نوشت: « تیم مذاکره کننده ظریف می پنداشتند همه راه ها را برای تقلب و عهد شکنی بسته اند و به اصطلاح، مو لای درز برجام نمی رود. به زودی موضع آمریکا درباره پایبندی ایران به برجام اعلام خواهد شد. موضعی که تاحدودی از پیش مشخص شده و نیازی به منتظر ماندن برای انتشار آن نیست. حال، در چنین شرایطی چه باید کرد؟ آیا همانگونه که ظریف میگفت ایران دوباره و بسیار سریع میتواند در صورت خلف وعده طرف مقابل به غنی سازی برگردد؟ چگونه میتوان راکتورهای مملو از سیمان و برنامه های رها شده هسته ای را دوباره به کار انداخت؟»
حالا روزنامه شرق، در سرمقاله خود با عنوان «چرا از آمریکا شکایت نمی کنیم؟» می نویسد: «برجام یک تعهد بینالمللی است که نقض آن به وسیله آمریکا، نقض یک تعهد بینالمللی است. دیوان میتواند نوع و میزان غرامتی را که باید برای نقض یک تعهد بینالمللی به آن تعلق میگیرد، نیز تعیین و حکم مقتضی صادر کند، دعوی به وسیله دادخواست یا توافق طرفین به رسیدگی در دیوان به دفتر دیوان تسلیم میشود.» این روزنامه در پایان می افزاید: «اگر ایران به دیوان بینالملل مراجعه کند، برابر ماده 63 اساسنامه دیوان که مقرر میدارد «هرگاه امر مربوط به تفسیر قراردادی باشد که در آن قرارداد دولتهای دیگر غیر از طرفین اختلاف شرکت داشتهاند، دفتر دیوان باید رأی صادره را به اطلاع آن دولتها برساند»، به این مسئله رسیدگی خواهد شد. به نظر میرسد در کنار فعالیتهای دیپلماتیک، معاونت حقوقی ریاستجمهوری و وزارت خارجه میتوانند با تیمی متشکل از حقوقدانان شاخص بینالمللی ایران، درباره احقاق حقوق مردم ایران اقدام کنند.»
عدم شکایت ایران از امریکا به خاطر برجام درحالی به سئوال همه از جمله روزنامه اصلاح طلب حامی دولت بدل شده است که در اردیبهشت ماه سال جاری حسن روحانی در گفتگوی تلفنی با رجب طیب اردوغان با تهدید بر اینکه آمریکا بدون هزینه نمی تواند برجام را ترک کند، گفت: «آمریکاییها باید بدانند که به راحتی و بدون پرداخت هزینه نمیتوانند از توافقات و تعهدات بین المللی خود خارج شوند.»
حالا این سئوال مهم و اساسی به وجود می آید که چرا تیم هسته ای که به قول خود این قرارداد را سفت و سخت بسته است و از لحاظ حقوقی ایران در جایگاه شاکی می تواند حق خود را طلب کند، اقدام به این کار نمی کند. ظریف هم که از سوی رسانه های حامی دولت به عنوان استاد و قهرمان دیپلماسی مطرح است و در قامت امیرکبیر و کنار محمد مصدق که تجربه شکایت از ابرقدرت زمانه خود را در دادگاه لاحه داشت، قرار گرفته است. از سوی دیگر ترک بی هزینه برجام توسط آمریکا به قلدری آن در جهان و خصوصا جری شدن در مقابل ایران بیشتر کمک می کند. اینکه جمهوری اسلامی ایران مواضع به حقی دارد و انرا در جهان بین الملل از قدرتهای بزرگ طلب کند، مسئله ای است که نباید نادیده گرفته شود. ظریف در مذکرات جمله تاریخی گفت که هیچ وقت یک ایرانی را تهدید نکنید از سوی دیگر دنیا باید بفهمد که هیچ وقت با یک ایرانی نباید بازی کند و خصوصا اینکه به دادگاه کشاندن ترامپ و همدستانش می تواند در نشان دادن چهره خبیث آمریکا به جهان کمک شایان توجهی کند. همه این موارد یک ضرورت را به وجود می آورد و یک سئوال را که «چرا از آمریکا شکایت نمی کنیم؟»
@siasia
با روحانی تا 1400!
به عنوان کسی که در انتخابات 92 و 96 به روحانی رای ندادم اما برخلاف فضایی که این روزها درباره لزوم استعفا یا استیضاح روحانی ایجاد شده، معتقدم دولت روحانی باید تا 1400 به کار خود ادامه دهد زیرا ناتمام ماندن این دولت ضررهای بیشتری از ادامه کارش دارد.
از همان ابتدا در سال 92 هم مشخص بود که روحانی کشور را در چه چاهی فرو خواهد برد. پیش بینی این روزها نه تنها سخت نبود بلکه ندیدن چنین روزهایی دشوار بود! وقتی کسی در همان ابتدای دولتش تمام تخم مرغ هایش را در سبد دشمن 30 ساله یک ملت می گذارد و به جای دراز کردن دست خود به سمت مردم کشورش، دست گدایی به سمت امریکا و اروپا دراز می کند، بعد 5 سال اگر چنین بلایی سر کشور نمی آمد باید تعجب می کردیم اما با همه این اوصاف، دولت روحانی باید تا 1400 ادامه پیدا کند حتی اگر وضع از آنچه امروز هست بدتر شود.
علت این سخن روشن است؛ روحانی نه از کره ی ماه و مریخ آمده و نه از کشورهای همسایه. او یکبار با پشتوانه 18 میلیونی و بار دیگر با پشتوانه 23 میلیونی همین مردم سرکار آمده است. بخصوص که بار دوم مردم عملکرد او را دیدند و بازهم به او اعتماد کردند، پس چاره ای نیست جز اینکه نتیجه عملکرد او برای تک تک رای دهندگانش روشن شود.
فرض کنید فردا روحانی استعفا دهد یا استیضاح شود، فکر می کنید بخش اعظم آن 23 میلیون می گویند چقدر خوب شد که این اتفاق افتاد؟ کاملا برعکس، می گویند نگذاشتند کار کند! چنان شخصیتی مظلومی از همین جناب روحانی درست می کنند که انگار نه انگار همین روحانی بود که بعد 5 سال کشور را در چنین چاهی فرو برد که برای اولین بار قیمت دلار به 9000 تومان و سکه به 3 میلیون رسید.
در حالی که ادامه عملکرد روحانی هرچقدر هم عرصه را بر مردم سخت تر کند، اما اعتبار گفتمان لیبرال و سازشکار با امریکا در بین مردم را به حداقل می رساند. اساسا علت پذیرش برجام توسط رهبر انقلاب نیز جز همین منطق نبود؛ 12 آبان 92 ایشان صراحتا گفتند من به این مذاکرات خوشبین نیستم اما امیدوارم این روند به کسب یک تجربه و افزایش سطح فکری مردم منجر شود: «من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاکره، لکن میخواهند مذاکره کنند، بکنند؛این تجربه ظرفیّت فکری ملّت ما را بالا خواهد برد»
خلاصه کلام همین است؛ بزرگترین دستاورد دولت روحانی در این دو دوره باید افزایش فهم مردم و رسیدن به این نقطه باشد که این جماعت از طریق مذاکره با امریکا و اروپا و ... نه تنها نمی توانند مشکلی را حل کنند که هزاران مشکل نیز بر کشور اضافه خواهند کرد، پس باید در انتخاب های خود دقت کنیم. لذا اگر می بینید اخیرا حسین موسویان از نزدیکان روحانی در گفتگویی اعلام می کند روحانی باید فداکاری کند و استعفا دهد تا کشور از بحران فعلی خارج شود و بعد از آن هم اخباری منتشر میشود که اصلاح طلبان مجلس به دنبال استیضاح روحانی هستند، همه اینها یک پروژه برای مظلوم جلوه دادن روحانی و مقصر تراشی برای تبرئه اوست.
استعفا یا استیضاح روحانی بعد از مدتی به مظلومیت او منجر خواهد شد در حالی که اگر او تا 1400 به کارش ادامه دهد بعد از آن نه بهانه ای از او پذیرفته است که چرا بعد 8 سال کشور را به چنین روزی انداخته و هم عیار مدیریت و کفایت او و گفتمانی که آن را نمایندگی می کرد به اندازه کافی برای مردم روشن خواهد شد. اتفاقی که باعث می شود کشور از بدل های او (جهانگیری، نوبخت، ظریف، عارف و...) نیز تا سالها در امان بماند چون آن وقت دیگر نه فقط روحانی بلکه کل این گفتمان عیارش برای مردم مشخص شده است.
استیضاح واقعی روحانی باید پای صندوق های رای در خرداد 1400 توسط خود مردمی که به او رای داده اند اتفاق بیفتد، والسلام!
اميرحسين ثابتی
@siasia
اعتراف شریعتمداری به کاسه زیر نیم کاسه
وزیر صنعت بعد از مدتها، روزه سکوت خود را با این جمله شبهه ناک باز کرد که: "اعلام اسامی کسانی که ارز 4200 تومانی گرفتند یعنی اعلان جنگ علیه بخش خصوصی." این جمله یعنی: "شفافیت، اعلان جنگ با بخش خصوصی است." این حرف یعنی: "جریان رانتخوار کشور ذیل حمایت دولت مصونیت دارند." این تعبیر یعنی: "آقای وزیر بازرگانی حاضر است حیثیت سیاسی خود و دولت را آنهم در شرایط پیچیده اقتصاد این روزها، خرج جریان رانتی در کشور کند." اما چرا؟ چه اتفاقی افتاده است و از چه نگران شده اند که خود را در مظان چنین اتهام ننگین و بی سابقه ای قرار داده اند؟ آیا مردم نمی پرسند چه سری بین دولت و جریان رانتی کشور است؟ چرا دولت باید از عده ای دلال و قاچاقچی حمایت کند؟ از چه چیز نگران اند که حاضر نیستند اسامی دریافت کنندگان ارز را منتشر کنند؟ مگر اسم چه کسانی در میان است؟
بخش خصوصی متعهد که برای واردات کالا ارز دولتی گرفته است چرا باید از انتشار اسامی نگران باشد و احساس جنگ کند؟ بدون تردید کسانی احساس ضرر و هزینه می کنند که ارز 4200 تومان را با روابط سیاه سیاسی دریافت ویا خرج اقتصاد سیاه کردند.
وزیر صنعت حتا نسبت به اقدام جسورانه وزیر ارتباطات نیز تاب نیاورده و زبان گلایه گشوده است که "اقدام وزیر ارتباطات نیز چنان و چنین بوده است." دستگاه های نظارتی با این اعتراف مشکوک، باید صدچندان نسبت به دست های پشت پرده توزیع ارز حساس شوند. این میزان هزینه ای که جناب شریعتمداری از حیثیت خود و دولت خرج کرده است بدون شک کاسه ای زیر نیم کاسه است.
@siasia
وطن فروشی وزیر فراری
مشمول مرور زمان نمی شود
روزنامه اطلاعات اخیراً در صفحات لایی خود ستونی را به عطاءاله مهاجرانی سپرده تا این مهره لندننشین، به بهانه مرور تاریخ، در فضای سیاسی و رسانهای آفتابی شود و گذشته خیانت آلود وی از اذهان پاک شود. مهاجرانی در بحبوحه فتنه سبز، گروهی تحت عنوان «اتاق فکر جنبش سبز» را در لندن به همراه سروش و کدیور و بازرگان و اکبر گنجی راه انداخت که پس از ناکامی فتنه، از هم پاشید.
ویکی لیکس 30 خرداد 94 اسناد وزارت خارجه عربستان را منتشر کرد که یکی از آنها مربوط به درخواست بورسیه تحصیلی برای فرزند عطالله مهاجرانی وزیر اسبق وفراری ارشاد دولت اصلاحات بود. این نامه که خطاب به سعود الفیصل نوشته شده بود. بورسیه درخواستی برای مقطع دکترا به مدت 4 سال از 2011 تا 2015 است.
در سطور پایانی نامه عنوان شده بودکه هزینه اجاره ی خانه در شهری که دانشگاه وارویک در آن واقع شده، نیز جز بورسیه لحاظ شود. سفارت عربستان در لندن هزینه بیش از 12 هزار پوندی برای هرسال تحصیلی و هزینهای بالغ بر 4256 پوند برای هزینههای زندگی فرزند مهاجرانی تامین کرده است. http://fi9.ir/dhbb9c
پیش از آن نیز مهاجرانی از سوی رژیم سعودی به عضویت یک مرکز فرمالیته گفتوگوی ادیان در اروپا درآمده بود. وی همچنین سفری به عربستان داشت و در مراسم جشن شاه سعودی در بندر الجنادربه در کنار مهرههای فاسدی مانند علیرضا نوریزاده و در کنار مقامات سعودی شرکت کرد. در حقیقت مهاجرانی به مدت چند سال، خود را به طور مطلق در خدمت رژیم انگلیس و رژیم سعودی قرار داد؛ هر چند که اکنون برای علی علیه السلام مقاله بنویسد و در روزنامه اطلاعات منتشر شود!
@siasia
چرا توجیه الحاق به FATF را
نمی شود پای نادانی نوشت؟
حسین دهباشی (مشاور و سازنده فیلم انتخاباتی روحانی در انتخابات 92) چند ماه قبل گفت "برجام #خیانت نبود ، #خریت بود". اکنون با قاطعیت می توان گفت دعوت به اعتمادبه اروپا پس از تجربه عبرت آموز برجام، آگاهانه و از سر خیانت است و دیگر نمی توان نام نادانی و خریت بر آن گذاشت.
سند روشن بر دروغ بودن بنیان FATF، اجازه دیروز دولت فرانسه به سازمان تروریستی منافقین برای برگزاری میتینگ است. مشابه همین کار را آمریکایی ها بارها مرتکب شده اند.
جالب اینجاست که همین دولت ها با وجود حمایت گستاخانه و بی ملاحظه از قاتلان 17 هزار شهروند ایرانی، به عنوان مالکان مافیای FATF از ما می خواهند در راستای شفافیت و صداقت(!) وبرای استفاده از مزایای برجام، تعهدات جدیدی را ذیل FATF و ملحقات آن بپذیریم که وجه مشترک آنها ادعای "مبارزه با تروریسم و پولشویی حمایت های مالی از تروریست ها" می باشد!!
چرا دولت و وزارت خارجه اعتراض صریح و قاطعی به دولت فرانسه یا آمریکا و نظایر آنها نمی کنند یا لااقل نامه ای مستند به شورای امنیت و شورای حقوق بشر نمی نویسند و گردانندگان FATF را علنا به چالش نمی کشند؟
چرا به جای این کار، افکار عمومی در داخل فریب داده می شوند که گره تعامل اقتصادی جهان با ما، شفافیت در مبارزه با تروریسم است و همه جای دنیا مسئله مبارزه با تروریسم حل شده و گویا این جمهوری اسلامی است که نمی خواهد به هنجار های و کنوانسیون های معتبر حقوقی در جهان تن دهد!! چرا در این مواقع امثال تاج زاده و زیباکلام و سریع القلم و محمود صادقی و صفایی فراهانی خفه خون می گیرند؟!
نام این کار اگر خیانت و ماله کشی در خدمت مافیاهای جهانی حمایت از تروریسم نیست، چیست؟ چرا ملت ما به جای طلبکاری از حامیان غربی سازمان های تروریستی نظیر منافقین و داعش، باید در جایگاه متهم نشانده شود؟ نقش برخی مدیران دولتی و تحریفگران سیاسی- رسانه ای در این جفا به خودی چیست؟
@siasia
هشدار به حسن روحانی؛ تاریخ را بخوان و بازار را جدی بگیر!
غم ِ نان ، غم ِ بزرگیست...
آنگاه که محمدرضاشاه در پروژه ی نوسازی خود، مدرنیته را در برابر سنت قرار داد یا تاریخ نمیدانست و یا میدانست و میخواست استثنایی در برابر قاعده ی تاریخی ایران باشد!
او اگر به نزدیک مینگریست انقلاب مشروطه را میدید که از بازار و با فلک شدن دو تاجر رنگی جدی به خود گرفت و اگر دورتر را ورق میزد به پیوندهای قدیمی بازار و اسلام در صدر ِ اسلام و تجارت پیامبر اکرم و خدیجه در آن ایام میرسید که قطعا در همه ی این احوالات درس هایی بزرگ نهفته بود، درس هایی که مهم ترین سرفصل ِ آن جدی گرفتن بازار بود.
هژمونی محمدرضا آن زمانی فروریخت که بعد از سالها ضدِدین عمل کردن ، ضدِبازار هم اقدام کرد. او در راستای همان پروژه ی توسعه و نوسازی خود طبقه ی سنتی بازار را رقیب پرقدرت خود دید و به این ترتیب ناخواسته دو یار قدیمی یعنی « بازار و روحانیت» را به هم رساند.
و اینگونه بلوک ضدهژمونیکی علیه شاه شکل گرفت، بلوکی قدرتمند که دو ستون اصلی آن ایندو یار به هم رسیده بودند و در کنارشان اسلامگراها، توده ای ها و روشنفکران هم قرار میگرفتند و شاید به جرأت بتوان گفت که به هم رساندن این دو برادرخوانده به همدیگر بزرگترین اشتباه ِ شاه در کنار عدم توجه به توسعه ی نامتوازن کشور بود.
او اگر تاریخ میدانست باید به این مهم توجه میکرد که بسته شدن دکان ها نه یک ژست سیاسی که تهدید همیشگی تاریخی علیه حاکمیت بوده است و باید چاره ای مناسب برای حل ِ این مسأله اندیشید.
بنظر اگر شاعر انقلابی, سالهایی زودتر شعر زیبایش را میسرود، تلنگری برای محمدرضا می بود تا غم ِ نان ِ مردم را جدی بگیرد و خیلی راحت از کنار آن عبور نکند.
اینک اما بیش از ۳۰ سال از سروده ی قیصر انقلاب گذشته است، اگر نگوییم دیر شده پس وقت ِ آن است که اگر #روحانی آن را نخوانده هر شب زمزمه اش کند تا ملکه ی ذهنش شود و کمی دغدغه ی مردم را لمس کند. شعری که جان ِ کلامش این است؛
وقتی جهان از ریشه ی جهنم
و آدم از عدم
و سعی از ریشه های یأس بر می آید!
وقتی تفاوت در یک حرف
تنها یک حرف،
کفتار را به کفتر تبدیل میکند!
باید به بی طرفی واژه ها و واژه های بی طرفی همچون نان دل بست,
نان را از هر طرف که بخوانی «نان» است...
@siasia
هشدار به حسن روحانی؛ تاریخ را بخوان و بازار را جدی بگیر!
غم ِ نان ، غم ِ بزرگیست...
آنگاه که محمدرضاشاه در پروژه ی نوسازی خود، مدرنیته را در برابر سنت قرار داد یا تاریخ نمیدانست و یا میدانست و میخواست استثنایی در برابر قاعده ی تاریخی ایران باشد!
او اگر به نزدیک مینگریست انقلاب مشروطه را میدید که از بازار و با فلک شدن دو تاجر رنگی جدی به خود گرفت و اگر دورتر را ورق میزد به پیوندهای قدیمی بازار و اسلام در صدر ِ اسلام و تجارت پیامبر اکرم و خدیجه در آن ایام میرسید که قطعا در همه ی این احوالات درس هایی بزرگ نهفته بود، درس هایی که مهم ترین سرفصل ِ آن جدی گرفتن بازار بود.
هژمونی محمدرضا آن زمانی فروریخت که بعد از سالها ضدِدین عمل کردن ، ضدِبازار هم اقدام کرد. او در راستای همان پروژه ی توسعه و نوسازی خود طبقه ی سنتی بازار را رقیب پرقدرت خود دید و به این ترتیب ناخواسته دو یار قدیمی یعنی « بازار و روحانیت» را به هم رساند.
و اینگونه بلوک ضدهژمونیکی علیه شاه شکل گرفت، بلوکی قدرتمند که دو ستون اصلی آن ایندو یار به هم رسیده بودند و در کنارشان اسلامگراها، توده ای ها و روشنفکران هم قرار میگرفتند و شاید به جرأت بتوان گفت که به هم رساندن این دو برادرخوانده به همدیگر بزرگترین اشتباه ِ شاه در کنار عدم توجه به توسعه ی نامتوازن کشور بود.
او اگر تاریخ میدانست باید به این مهم توجه میکرد که بسته شدن دکان ها نه یک ژست سیاسی که تهدید همیشگی تاریخی علیه حاکمیت بوده است و باید چاره ای مناسب برای حل ِ این مسأله اندیشید.
بنظر اگر شاعر انقلابی, سالهایی زودتر شعر زیبایش را میسرود، تلنگری برای محمدرضا می بود تا غم ِ نان ِ مردم را جدی بگیرد و خیلی راحت از کنار آن عبور نکند.
اینک اما بیش از ۳۰ سال از سروده ی قیصر انقلاب گذشته است، اگر نگوییم دیر شده پس وقت ِ آن است که اگر #روحانی آن را نخوانده هر شب زمزمه اش کند تا ملکه ی ذهنش شود و کمی دغدغه ی مردم را لمس کند. شعری که جان ِ کلامش این است؛
وقتی جهان از ریشه ی جهنم
و آدم از عدم
و سعی از ریشه های یأس بر می آید!
وقتی تفاوت در یک حرف
تنها یک حرف،
کفتار را به کفتر تبدیل میکند!
باید به بی طرفی واژه ها و واژه های بی طرفی همچون نان دل بست,
نان را از هر طرف که بخوانی «نان» است...
@siasia
در زمین شیطان
با حملهی آمریکا به افغانستان، با این تحلیل اشتباه که بعد از افغانستان، نوبت حمله آمریکا به ایران است، ۱۳۵ نفر از نمایندگان مجلس ششم، در نامهای به رهبری نوشتند: «با این حال و روز کشور، فرصت چندانی باقی نمانده است... اگر جام زهری باید نوشید قبل از آنکه کیان نظام و مهمتر از آن، استقلال و تمامیت ارضی کشور در مخاطره قرار گیرد باید نوشیده شود.»!!!
حالا ۱۶سال از آن روزها میگذرد و برخلاف تصور این افراد، آمریکا تا به امروز، جرأت حمله کردن به ایران را به خود نداده است.
۱۶ سال بعد از آن روزها، عدهای دیگر از همان جماعت(که البته امروزه که رنگ و لعاب معتدل به خود گرفته اند) باز هم دست به نگارش نامهای خطاب به مسئولان نظام زده و خواهان «مذاکره_مستقیم و بدون هیچ پیش شرطی» با آمریکای ترامپ شدهاند.
۴۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی و ۱۶ سال هم از نامه نمایندگان مجلس ششم میگذرد، آن نمایندگان هرکدام سرنوشت قابل تأملی پیدا کردند و این ایران است که نه تنها هر روز بر اقتدارش افزوده شده، بلکه توانسته است سیاستهای آمریکا در منطقه را با شکست مواجه کرده و آن ها را از عراق و سوریه و لبنان و... خارج کند.
واقعیت قضیه همان است که#رابرت فورد، آخرین سفیر واشنگتن در دمشق ساعتی پس از شلیک موشکهای ایران به مقرهای داعش، در گفتوگو با روزنامهی سعودی الشرقالاوسط آن را بیان کرد:
"آمریکاییها بزودی خواهند فهمید که توان نظامی ایستادن مقابل ایران را ندارند... ایران آمریکاییها را مجبور خواهد کرد که از سوریه عقبنشینی کنند؛ همانگونه که از بیروت در سال ۱۹۸۳ و از عراق در سالهای اخیر عقبنشینی کردند..."
@siasia
بهت سیاسی و خیرگی تصمیم گیری
سکوت دولت چه پیامی دارد؟ رئیس جمهور محترم در روزهایی که جامعه برای طرح های راهگشا و وعده های ضدتحریمی انتظار می کشد، توچال رفته و عکس یادگاری می گیرد. چطور توجیه کنیم؟
با این جهش سرسام آور مسکن، آقای وزیر کجاست؟ چرا توضیح نمی دهد چه طرحی برای اجرا دارد؟ روند افسارگسیخته قیمت ها کمر مردم را شکسته است. چرا آقای وزیر صنعت و تجارت ساکت است؟ چرا معاونش بجای پاسخگوئی به خبرنگار توهین می کند؟ چرا وزیر اقتصاد در پاسخ به خبرنگاران جواب سربالا می دهند؟ بی اعتنائی مسئولین پولی در این روزها چه توجیهی دارد؟
مجلس کجاست؟ چرا از طرح و برنامه کمسیون و مرکز پژوهش ها خبری نیست؟ یعنی هیچ تمهیدی برای حل مشکلات کشور نداریم؟ مردم خودشان باید برای گرانی ها چاره اندیشی کنند؟ یعنی آقای لاریجانی هیچ دستوالعملی برای تهییج دولت برای حضور بین مردم و ارائه برنامه اقتصادی ندارد؟
ماجرا از چند حالت خارج نیست؛
نگاه بدبینانه اینست که نقاط موثر تصمیم گیری در دولت و غیره بنا دارند کشور را تحت فشار قرار داده تا نسبت به تهدیدات خارجی کرنش نشان دهند. هدف وادادگی و تعظیم قلدران است.
اما نگاه میانه ای وجود دارد که مرتبط به سبک زندگی طبقه نوین مسئولین جمهوری اسلامی است که برای این روزها تریبت نشده و با اولین مشکل جا زده و دچار وحشت شده اند. رفاه زدگی و عافیت اندیشی و تکاثر، این روزها خودش را نشان می دهد. با کمترین طعنه و تلنگر و تکانه خارجی خود را باخته و داشته های فردی شان را در معرض تهدید دیده اند. این استصال سیاسی و خیرگی در تصمیم گیری را تنها با رعب و وحشت فردی می توان فهم کرد. گوئی مسئولین ما چنان از اوضاع پیش آمده نگران و ماتم زده اند که قدرت تصمیم گیری شان رو به زوال رفته است.
در غیر اینصورت هیچ منطق دیگری این حال پریشان را فهم نمی کند. کمترین کار مسئولین در این روزها برنامه طریق و ارائه راهکار برای عبور از تنگناهاست. انتظار زیادی است؟
اگر گزینه اول درست است که مسئولین امنیتی کشور باید در حل وفصل اوضاع تعجیل کنند. اما اگر دومی است کمترین اقدام، تسویه دولت و حاکمیت از وجود چنین مدیران و وزرا و مسئولین است. وزیری که قدرت تصمیم گیری در شرایط سخت را کف می دهد یک ساعت حضورش در قدرت خیانت به این مردم است. وزیر ترسو، کمترین هزینه اش القای وحشت به جامعه است.
چه انکه این روزها بهت سیاسی و عاطلی و بلاتکلیفی تصمیم گیری به جامعه نخبگانی نیز سرایت کرده است و مجلس و حتا فعالان سیاسی دیگر نیز دچار مارپیچ سکوت و بیم زدگی شده اند. این کشور دهها برابر شرایط تلخ تر را پشت سر گذاشته است و البته قدرتش به مردانی بوده است که برای روزهای سخت تربیت یافته اند. شرایط امروز جامعه نیز مدیر اهل پیکار و شجاع و مقتدر می خواهد نه مسوول وحشت زده و بحران دیده و مستاصل.
صبح نو
@siasia
سندرُم گاو زدگی و گاو گرفتگی
جمعی از مدعیان اصلاح طلبی به همراه چند تن از اعضای گروهک نهضت آزادی و برخی گروهک های برانداز مقیم خارج (نظیر فدائیان خلق و ...) که وجه مشترکشان همکاری در فتنه سبز است، نامه تسلیم طلبانه ای امضا کرده و خواستار مذاکره با دولت ترامپ شده اند . در میان آنها نام كرباسچي (رئیس حزب اشرافی کارگزاران)، علي كشتگر و بهروز خلیق (دوتن از سران گروهک منحله فدائیان خلق) احمد منتظري، ابوالفضل بازرگان، رضا عليجاني و عيسي سحرخيز ، جلال جلاليزاده، جميله كديور و صديقه وسمقي، حسين كروبي، و ... دیده می شود.
حتما به یاد دارید همین طیف تا چندی پیش درباره شکست و ناکامی برجام، تقصیرها را گردن ترامپ می انداختند و او را دیوانه و تافته ای جدابافته از حاکمیت آمریکا معرفی می کردند تا مردم از یاد ببرند که دموکرات ها و جمهوری خواهان در کنگره (سنا و مجلس نمایندگان) و دولت آمریکا، درباره دشمنی با ملت ایران متفق القولند؛ حتی اگر سر موضوعات دیگر اختلاف نظر داشته باشند.
اما حالا همین ها وسوسه می کنند که راه طی شده و به بن بست خورده اعتماد به شیطان بزرگ را دوباره و چندباره تجربه کنیم و طبعا با همان فرمول شیطان پسند، امتیازات نقد جدید - این بار در حوزه امنیت ملی و توان بازدارندگی- بدهیم و مشتی وعده جدید بگیریم؛ در حالی که تمام وعده های قبلی دروغ از آب در آمده یا برعکس عمل شده اند.
انسان یاد سخنان سال گذشته آقای روحانی می افتد که دردمندانه گفت "«داستان مضحکی اتفاق افتاده؛ میگویند تعهدی که قبلا بستیم، فعلا قرص و محکم نباشد، درباره موضوع دیگری حرف بزنیم! آمریکا با زبان و عمل میگوید که اهل مذاکره و تعهد نیست اما به برخی کشورهای شرق آسیا (کره شمالی) میگوید بیا با ما مذاکره کن؛ #مگر_ديوانهاند كه با شما مذاكره كنند؟ شما به مذاكرهاي كه به تاييد سازمان ملل رسيده، پايبند نيستيد".
خوش بینانه ترین قضاوت درباره نامه مشترک دبیرکل کارگزاران با چند تن از اعضای حزب منحله مشارکت و برخی اعضای ورشکسته به تقصیر اپوزیسیون، مرض و دیوانگی در حد جنون آنهاست. وگرنه احتمال وطن فروشی درباره برخی از آنها، قضاوتی واقعی است. می گویند مردی سراغ روانپزشک رفت و گفت "آقای دکتر من هر شب کابوس می بینم که با گاوهای زبان نفهم مسابقه فوتبال دارم . گله ای حمله می کنند و من زیر لگدشان می مانم و از خواب می پرم. اگر می شود قرص و آمپولی تجویز کنید که دیگر از این کابوس ها نبینم و شب راحت بخوابم".
دکتر برای او دارو تجویز کرد و گفت از امشب مصرف کنید تا حالتان خوب شود. مرد بیمار نسخه را گرفت که برود؛ اما ناگهان برگشت و پرسید : "آقای دکتر ! نمیشه داروها رو از فردا شب مصرف کنم؟!". دکتر با تعجب پرسید "برای چی؟ مگه نگفتین که کابوس، شما رو اذیت می کنه؟!". مرد بیمار جواب داد "چرا آفای دکتر؛ گفتم. اما راستشو بخواین ... آخه .... امشب هیجانش بیشتره. امشب مسابقه فیناله"! ... آری برخی دچار شیدایی و جنون گاو زدگی و گاو گرفتگی حادّ هستند؛ فرقی هم نمی کند که طرف شان اوباما باشد یا ترامپ.
@siasia