داستانهای ملا نصر الدین
دسته هاون
وقتی تگرگ زیاد از آسمان میبارید سر ملا برهنه و کچل بود چند تگرگ بر سرش رسیده شکست پس به تعجیل به خانه آمد دسته هاون بزرگی را برداشته بیرون آمد و در جلوی آسمان بداشت گفت: خداوندا اگر مردی این دسته را بشکن و الا شکستن سر من کاری ندارد.
@zangtafrih