داستانهای ملا نصر الدین
خانه دو دره
یک روز پس از اتمام درس با اسرار زیاد چند نفر از شاگردانش را به منزل دعوت کرد و آنها را تا جلوی خانه آورد و گفت: شما منتظر من باشید تا من بروم اتاق را از برای پذیرایی شما حاضر کنم. پس وارد خانه شده از زنش پرسید در خانه چیزی داریم که مهمانان را پذیرایی کنیم؟ زن گفت: نه گفت: پس عذر ایشان را به نحوی بخواه، زن در خانه را باز کرد و به مهمانان گفت: ملا در منزل نیست آنها گفتند این چه حرفی است که میزنید او الان در حضور ما وارد خانه شد ملا از پنجره فریاد زد مگر نمیدانید این خانه دو در دارد لابد از در دیگر خارج شده است.
@zangtafrih