تجسس
تَجَسُّس بهمعنای جستجو در امور مردم است. تجسس از منظر اسلام حرام است و پیامدهایی را در دنیا و آخرت در پی دارد البته تجسس در انتخاب همسر، گزینش کارمندان و یا آگاهی از نقشهها و تحرکات دشمن از این حکم استثناء شدهاند. درمان تجسس از راه از بین بردن ریشههای آن مانند حسادت و تکبر امکانپذیر است.
مفهومشناسی
تجسس، به معنای خبر پرسیدن،[۱] جستجو از اموری که مردم میخواهند پنهان بماند[۲] و دنبال چیزی گشتن[۳] است.
تجسس در قرآن به معنای کسب اطلاع از لغزشهای مؤمنان به کار رفته که در شمار رذایل اخلاقی قرار دارد.[۴] زمانی که حضرتعلی(ع) مالک اشتر را به حاکمیت مصر منصوب کرد، او را از تجسس در احوال پنهانی مردم نهی نمود.[۵]
تفاوت با خبرنگاری
تجسس از منظر اجتماعی، به معنای جستجوگری و کارهای اطّلاعاتی[۶]و همچنین واکاوی در امور مردم است،[۷] اما خبرنگاری که آن هم جستجویی اجتماعی است، اشاره به شرح حوادثی دارد که آشکارا در سطح جامعه رخ میدهد.[۸]
انگیزه
تجسس از جهت انگیزه، به چند دسته تقسیم میشود:
بدون انگیزه عقلایی و صرفا جهت خبردار شدن از امور دیگران.
به منظور هتک حرمت و بردن آبرو و نیتهایی از این قبیل.
با هدفی ضروری، مانند حفظ نظاماسلامی و یا جلوگیری از اشاعه فساد و یا با قصد خیر اما با هدفی غیرضروری صورت میپذیرد، مانند اصلاح میان مردم.[۹]
حکم شرعی
با توجه به اقسام تجسس، حکم شرعی آنها نیز نزد فقها متفاوت است:
تجسس، بدون انگیزه عقلایی، حرام است و فقها، تجسس با انگیزه فساد یا باخبرشدن از موضوعاتی که مردم پنهان میدارند را جایز نمیدانند.[۱۰] تجسس اگر موجب خسارت شود، فرد خطاکننده میبایست خسارت وارده را جبران کند.[۱۱]
تجسس، با انگیزه عقلایی، با ذکر شرایطی جایز دانسته شده،[۱۲] خصوصا زمانی که به صورت یک توطئه و یا یک فساد گسترده دربیاید.[۱۳]
تجسس به سود دشمنان حرام است و در مواردی فرد خطاکننده مفسد فی الارض شناخته میشود که تشخیص آن با حاکم شرع است.[۱۴]
تجسس در خصوص سازمانهای اطلاعاتی و آگاهی از نقشههای دشمن، جایز دانسته شده،[۱۵] چنانکه حضرت علی(ع) به فرماندار مکه از حرکت عدهای از اهالی شام به سمت مکه، از طریق جاسوسان خود خبر داد.[۱۶] همچنین مواردی همچون گزینش کارگزاران و انتخاب همسر از استثنائات آن هستند.[۱۷]
پیامدها
در روایات پیامدهایی برای تجسس ذکر شده که برخی از آنها عبارتند از:
انتقامِ الهی: بنا بر روایتی که از امام علی(ع) نقل شده، کسی که به کاوش در اسرار دیگران بپردازد، خداوند اسرار او را فاش میکند.[۱۸]
تنهایی: در روایتی از امام صادق(ع) آمده: «درباره عقائد مردم تفتیش نکن که بیدوست خواهی ماند.»[۱۹]
همچنین تنفر، بدبینی و کینهتوزی را از دیگر پیامدهای تجسس دانستهاند.[۲۰]
درمان
درمان تجسس از طریق از بین بردن ریشههای آن امکانپذیر است.[۲۱] اولین ریشه تجسس بدگمانی[۲۲] و چاره آن هم خوشبینی و اعتماد به افراد دیگر خصوصا زیردستان است.[۲۲] حسد، کینهتوزی، دشمنی و تکبر نیز از ریشههای تجسس دانسته شدهاند.[۲۳]
منابع »
http://fa.wikishia.net/view/تجسس
ویکی شیعه | فارسی »» @wikishia_fa