Gap messenger
Download

· • • • • • • · · ·💖👩🏻🎓💖 · · • • • • • •
#part_307

در حالی که ستاره می خندید گفت:
- وای راشا چقدر طنزی؟ شوخی بود دیگه، مگه نه؟ اره؟

در حالی که دستی لای موهام می کشیدم گفتم:
- نه جدی بودا.

ستاره با دهن باز به ما دوتا نگاه می کرد.
شوکا سریع با ارنج یکی تو شکمم کوبید که سریع خودم جمع و جور کردم.

- نه بابا شوخی بود. فقط ستاره من ترس از ارتفاع دارم و این هیجانی ها زیاد خوب نیصت برام.

ستاره آویزون پاش زمین کوبید.
- آبجی پس من و تو سوار بشیم دیگه!!

شوکا چپ چپ بهم خیره شد که فهمیدم چه گند بزرگی زدم.

حالا باید چطور به این بچه حالی کنیم هیجان برای شوکا سم خالص!!

تا خواستم بازم ستاره بپیچونم که شوکا قاطع گفت:
- راشا تو و ستاره سوار بشین، منم منتظرتون می مونم. یکی و دوتا سوار شدین بعدش بیاین بریم شام بخوریم که من خیلی گشنمه.

باشه ای گفتم که ستاره به دست شوکا چسبید.
- شوکا بدون تو نمیرم. این چیز بازیا چیه، خب توهم بیا دیگه... اصلا بدون تو حال نمیده!!

شوکا سریع دستش از دست ستاره در آورد.
- جون ستاره نمی تونم، خسته راه هنوزم دارم خیلی حالت تهوع دارم، شما برین.

بلیط ها رو دست ستاره دادم و به جلو هلش دادم.

برو وسیله انتخاب کن سوار بشیم.
باشه ای گفت و یکم که فاصله گرفت، شوکا به سمت خودم کشیدم.

· • • • • • • · · 💖👩🏻🎓💖 · · • • • • • • ·
@romandepp

22 April 2024 | 09:22