Gap messenger
Download

· • • • • • • · · ·💖👩🏻🎓💖 · · • • • • • •
#part_306

بلاخره دستش دور بازوم پیچید که لبخند رضایت بخشی زدم.

- بهم اعتماد کن .

بعدم رو به خواهر زن آتیش پاره ام کردم.
- شما هم می تونی د...

هنوزم حرفم تکمیل نشده بود که خودش از بازوی دیگه ام آویزون شد.

- چشم شوهر خواهر جونم.

نیشخندی زدم.
- وای شوکا نگا آبجیت چه پایه است.
یاد بگیر جون من.

بعدم چشمکی برای شوکا زدم که اخماش توهم کشید.

- جفتتون خل تشریف دارین، پس من یکم محافظ کار باشم برای هممون بهتره.

لبخندی بهش زدم و عین سه قلوه ها رفتیم به سمت شهربازی.
تا داخل شدیم جا واسه سوزن انداختن نبود.

رو به جفتشون گفتم:
- بمونین تا برم بلیط بگیرم.

شوکا باشه ای گفت که با خیال راحت رفتم به سمت باجه بلیط.
یکم زیادی شلوغ بود ولی به هر زحمتی بود نزدیک بیستا بلیط گرفتم.

به سمت دخترا رفتم که دیدم بله باز شوکا داره ستاره یک دل سیر توبیخ می کنه.

- خانومم از این خواهر زن بدبختم بگذر.

· • • • • • • · · 💖👩🏻🎓💖 · · • • • • • • ·
@romandepp

21 April 2024 | 12:19