آیات ٢٠٠ تا ٢٠٣ سوره اعراف
"نزغ"، ابتدای وسوسه است، وقتی رایحه وسوسه به ذهن میآید ولی "مس" زمانی است که وسوسه، نزدیک انسان است و به دنبال نفوذ میگردد و ای بسا نفوذ هم کرده است ودر هر دو صورت، انسان باید به خدا پناه ببرد. منتها برای انبیا، "نَزْغ" و انسانهایی که حتی تقوا پیشه کرده اند را "مس" میکند.
نکات آیه
"فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ"، وقتی وسوسه ای در ذهن ایجاد شد و متوجه شدید وسوسه شیطانی است، بهترین راه، پناه بردن به خداست. اینکه باتوجه "اعوذ بالله من الشیطان الرجیم" بگوئی، چون باوجود توجه به خدا، دیگر آن وسوسه، به عمل نمیرسد.
اگر بدانم خدا لحظه به لحظه مرا میبیند و اعمال و حتی نیتم ثبت میشود، مواظب هستم.
"طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ"، وسوسه های شیطانی، مثل فضای ویروسی است و همچون نفس آلوده به ویروس، فضای اطرافش را هم آلوده میکند. اگر همان ابتدای کار به خدا پناه نبری، زمینه جور کرده و کم کم فضا را آلوده میکند. دور و برت میچرخد و طواف کرده دنبال نفوذ میگردد تا شما را سرکوب کرده و جهنمی کند و اگر جایگاه برای نفوذ پیدا کند بیشک این کار را میکند و تحت هیچ شرایطی برای به زمین زدن شما کوتاهی نمیکند. " ثُمَّ لَا يُقْصِرُونَ"
مثلا فرض کنید کینه ای در دل دارید و میخواهید با آن فرد برخورد کنید تا دلتان خنک شود و آرام شوید، اینها همان وسوسه های شیطانی است، اگر همان ابتدای کار به خدا پناه ببرید، قصه حل میشود ولی اگر تصویرسازی و بزرگش کردید، کم کم در ذهن نفوذ و بعد هم ان کار را عملی میکنید.
پیامبر، آیات قرآن را برای اینها میخواند و گله میکردند که چرا آنچه ما میخواهیم را نمیآوری بلکه هرچه خودت بخواهی می آوری، خطاب آمد که اینطور نیست من آنچه خدا وحی کرده ابلاغ میکنم و در آن دخل و تصرفی نمیکنم.
"هَٰذَا بَصَائِرُ مِن رَّبِّكُمْ"، قرآن برای این است که بینش انسان را باز و روشن کرده، به انسان بصيرت دهد، اما لازمه اش خواندن و فهمیدن آن است نه آنکه بخوانم و فقط صوت و لحن و تجویدم را درست کنم، اصلا ما خواندن و نفهمیدن نداریم
"وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ"، این قرآن بصیرت و فهم ایجاد کرده و رحمت است منتها برای کسانی که ایمان دارند که قرآن و کلام خدا اینگونه عمل میکند.
#تفسیر_قرآن_کریم
#استاد_حسینی_یزدی
@motarjemi_zaban_quran