.
⁜ مـاندن در پـله اول نـردبان احسـاس و انـدیشه!
✧ «الهى ترددى فى الآثار يوجب بعد المزار» ...
خدايا اگر توجه خود را بر بررسى آثار قدرت و دست آوردهاى توانايى تو معطوف سازم و يك به يك آنها را مطالعه کنم تا تو را شناسايى كنم، موجب مىگردد كه راه وصال و ديدارِ تو، دور و دراز گردد.
🪶 اى محبوب و مطلوب من، اگر خويشتن را ـ براى شناخت تو ـ در آثار و آفريدههاى متكثّر و آيات متنوّع تو سرگرم سازم، و در لابلاى شاخههاى...آثارِ صنعِ تو، به اين سو و آن سو كشانده شوم، موجب مىشود كه از تويى كه اين همه آثار را پديد آوردهاى، دور و بيگانه شوم. ...
و در پايگاهى از خيالِ محض به سربرم كه به هيچ وجه مرا به دليلى قاطع رهنمون نخواهد بود،
و در ميان فضايى از گمانها و احتمالات قرار گيرم كه راه را فراسويم در رسيدن به محبوب مسدود سازد؛
زيرا اگر فرآوردهاى جالب و شگفت انگيز، در دسترس احساس و تفكر كسى قرار گيرد، سزا نيست كه نردبان احساس و انديشه را هدف قرار دهد!
و بر آن بالا و پايين رود تا فقط درباره نظم و ترتيب اين فرآورده، نيروى فكر خود را به كار بگمارد!،
و در ماهيت اين فرآورده، انديشه خود را ايستا نگه دارد!؛
بلكه بايد بپويد و از اين نردبان فكر و استدلال بگذرد تا آورنده و سازنده آن را شناسايى كند
و دل به محبت كسى ببندد كه آن را آفريده و لباس هستى را بر قامتش پوشانده است؛...
چون سيد الشهدا (عليه السلام) مىدانست كه تفكرِ ايستا در آثار صنع الهى موجب بُعْد مسافت در وصول، و راهزنى سالك در پيمودن طريق به سوى مطلوب مىگردد، از خدا درخواست مى كند كه قواى حسى و عقلى او را همبستگى بخشيده و در توجه و اهتمامش تمركزى بيافريند تا پريشان خاطر نماند و از تفرق و تشتت انديشه برهد؛ لذا از پايگاهى بعيد براى تحقق قربِ جوار، بانگ برمىآورد كه:
✧ «فَاجْمَعْنى عَلَيْكَ بِخَدْمَةٍ تُوصِلُنى اِلَيْكَ»... مرا در حضور خويش به خدمتى فرمان ده؛ خدمتى كه راه وصول به تو را بر من هموار و نزديك سازد.
يعنى خدايا، توجه و التفات مرا آنچنان به سوى خويش معطوف ساز كه از آن پس به غير تو ننگرم، و جز رضاى تو، رضاى هيچ كسى، حتى رضاى خود را هم نپويم...
نسخه اى نفيس در شرح دعاى عرفه، سيد محمد باقر حجتى حسينى
https://hadith.net/post/254
@hadithnet | معارف حدیث