ارز و رئیسکل جدید
پویا جبلعاملی
تا زمانی که رویکرد دولت به طور عام و شخص رئیسجمهور محترم به طور خاص نسبت به اولویتهای ارزی و مکانیسم بازار تغییر نکند، جابهجایی در مقام ریاست بانک مرکزی نمیتواند به اصلاح وضعیت ارزی منجر شود. درواقع در چارچوب رویکرد کنونی، رئیسکل جدید قدرت مانور بالایی ندارد. حجم مداخلات دولت در تصمیمات کارشناسی این حوزه به حدی است که امید ناچیزی برای اصلاح وجود دارد.
رئیسکل امروز باید به هر شکل ممکن اجماعی را که بین کارشناسان بهخصوص پس از رونمایی از فساد ارز دولتی شکل گرفته به پیش ببرد و ظرف چند روز آینده، هم در جهت آزادسازی صرافیها اقدام کند و هم تخصیص ارز به قیمت آزاد را برای کلیه کالاها به جز اقلام حیاتی، به سرانجام برساند. تحقق این قدم، به شکلی معنادار میتواند اعتماد بازار به بانک مرکزی را افزایش دهد؛ اما به نتیجه رسیدن آن نیازمند همان ایستادگی رئیسکل در برابر مخالفتهایی است که بیش از همه در خود دولت وجود دارد.
بخش ارزی بانک مرکزی، بهطور سنتی درگیر بوروکراسی تخصیص ارز است. امری که در هیچ یک از بانکهای مرکزی دنیا صورت نمیگیرد و این وظیفهای است که بهدلیل فروش ارز دولت به بانک مرکزی و واریز وجه ریالی آن به خزانه، به بانک مرکزی تحمیل شده است. از آنجا که دولت بهخصوص در شوکهای ارزی همواره تقلایی در جهت عدمپذیرش قیمت بازار دارد، از بانک مرکزی همین رویکرد بوروکراتیک و مقرراتگذاری را طلب میکند. نتیجه آن میشود که ادبیات سیاستگذاری ارزی، آنطور که در دیگر کشورها از آن سراغ داریم، در بانک مرکزی رنگ باخته است. جلوگیری از شوکهای ارزی، یاری رساندن به بخش تولید، کمک به صادرات غیرنفتی و... با تغییر موضع بخش ارزی از رویکرد بوروکراتیک به سیاستگذاری میسر است و رئیسکل اگر نمیتواند نقش واریز ریالی درآمد ارزی دولت را از سر بانک مرکزی رفع کند، میتواند در بلندمدت جای اصل و فرع را جابهجا کند. هرچه عمق نظری سیاستگذاری ارزی در بانک مرکزی بیشتر شود، مقاومت آن در برابر خواستههای غیرکارشناسانه دولت بیشتر خواهد شد.
متن کامل
http://www.daraian.com/fa/paper/141-day/17328
دارایان : داشته های اقتصاد ایران
@daraian