انتقاد به وزن و قافیه
اول . آیا وزن و قافیه ممکن است حواس شنونده را از موضوع اصلی شعر منحرف کند ؟
بله ! گاهی . دقیقا همانطور که موزیک و آواز خواننده یک ترانه میتوانند تاثیر همدیگر را کم کنند . شما دوباره گوش کنید مشکل حل میشود !
دوم . آیا وزن و قافیه برای شاعر محدودیت ایجاد میکند ؟
بله ! خیلی هم ایجاد میکند .
مولوی فرموده است :
قافیه و مغلطه را گو همه سیلاب ببر
مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا
هر هنری در هر سبکی مشخصاتی دارد که همان محدودیت های آن است ! اگر قرار باشد شما شعری بگویید که هیچ وزن و قافیه ای نداشته باشد این هم خودش یک محدودیت است . نیست؟
سوم . آیا وزن و قافیه در ترجمه از بین میرود ؟
بله ! حتی ردیف هم کمرنگ میشود . مگر آن که مترجم دوباره شعر بگوید ! این اشکال در ترجمه داستان هم به شکل های دیگری وجود دارد .
هیچ دو کلمه ای در دو زبان مختلف و حتی در یک زبان بار معنایی و ایهامی و احساسی و تاریخی یکسانی ندارد . از آن مهم تر یک کلمه برای دو شخص هم زبان نیز تصور و ادراک یکسان ایجاد نمیکند ! مثلا وقتی من کلمه ی آبی را میشنوم ممکن است آسمان را تصور کنم و شما دریا را ! یا کلمه ی امتحان برای دانش اموز یا دانشجو صحنه ی امتحان دادن را تداعی میکند و برای معلم یا استاد صحنه ی امتحان گرفتن را یا کلمه ی سیاست در زبان فارسی به معنی تنبیه و شکنجه به کار میرفته و شما اگر هم فکر کنید این موضوع را نمیدانید ولی در لایه های پنهانی تر ذهنتان یا در حافظه ی تاریخی تان این موضوع را میدانید . ( واژه باستانی جهانبانی چقدر زیباست !)
اصلا هر هنری کم و بیش وابستگی های بومی دارد .
@amirsadrmo