بحر متقارب
متقارب در لغت به معنی نزدیك به هم است و در اصطلاح عروض به بحری گفته می شود كه از تكرار جزء "فعولن" به دست می آید.
زحافات (تغییرات) مشهور بحر متقارب:
١- حذف: برداشتن یك هجای بلند از آخر "فعولن" است و " فعو" را كه باقی می ماند، به فعل تبدیل می كند که به آن محذوف می گویند.
٢- ثلم: اگر از "فعولن" تنها دو هجای بلند باقی بماند آن را با "فع لن" نشان می دهند و به آن اثلم می گویند.
وزن های مشهور بحر متقارب
١- بحر متقارب مثمن سالم: فعولن فعولن فعولن فعولن
جهانا همانا فسوسی و بازی / كه بر كس نپایی و با كس نسازی ابوطیب مصعبی
دو عیدست ما را از روی دو معنا / هم از روی دین و هم از روی دنیا المعجم
نكوهش مكن چرخ نیلوفری را / برون كن ز سر باد خیره سری را ناصرخسرو
٢- بحر متقارب مثمن محذوف: فعولن فعولن فعولن فعل
چو از زلف شب باز شد تاب ها / فرو مرد قندیل محراب ها منوچهری
به نام خداوند جان و خرد / كزین برتر اندیشه بر نگذرد فردوسی
بر آمد ز كوه ابر مازندران / چو مار شكنجی و ماز اندر آن منوچهری
- بحر متقارب مثمن اثلم: فع لن فعولن فع لن فعولن
آیین تقوی ما نیز دانیم / لیكن چه چاره با بخت گمراه حافظ
چندان كه گفتم غم با طبیبان / درمان نكردند مسكین غریبان
ما درد پنهان با یار گفتیم / نتوان نهفت درد از طبیبان حافظ
@amirsadrmo