Gap messenger
Download

💎خب خیلی‌ها دارند به رفتن فکر می‌کنند. آن‌هایی که لاتاری ثبت‌نام نکرده‌اند، دارند مقاله‌هایشان را ترجمه می‌کنند و مدارکشان را آزاد می‌کنند تا راهشان بازتر شود. آن‌هایی هم که این دو کار را نکرده‌اند، دارند آلمانی یا انگلیسی یا فرانسوی می‌خوانند که بروند.
راستش؛ رفتن و نفس کشیدن در غربت خیلی بهتر است از ماندن و دق کردن توی خاکِ اجدادی. خندیدن توی غربت خیلی بهتر است از اشک ریختن به زبانِ مادری. قبول نداری؟
حالا هرچقدر هم دلت برای رفقا و جمع‌های ایرانی‌طور تنگ بشود و هرچقدر هم که غذا‌های ایرانی لذیذ باشند برایت. گاهی وقت‌ها جوری می‌شود که حاضری همه‌شان را ببخشی و فقط بروی. انگاری شده‌ای شبیه به جذامیان توی شهرِ سالم‌ها. هی زور می‌زنی خودت را مخفی کنی و دور باشی و دیده نشوی. می‌خواهی بروی و اصلن برایت مهم نیست که چجوری باید رفت و کجا باید رفت حتی. «رفتن فعل خوبی نیست؛ حتی برای پرنده‌ای که روی شاخه‌ی درخت نشسته و چیزی از ادبیات نمی‌فهمد»؛
اما بعضی وقت‌ها ادبیات هم برایت بی‌اهمیت می‌شود و می‌خواهی خودت، گذشته‌ات، همه چیزت را بگذاری و بروی به جایی که غذاهای آماده‌ی بدمزه بخوری و به لهجه‌ی بیگانه بخندی و دلت برای قورمه‌سبزی تنگ بشود.
می‌بینی؟ به جایی می‌رسی که حاضری این‌ها را به جان بخری و سوار هواپيما شوی. این را یکجا یادداشت کن: لبخند به زبانِ بیگانه خیلی بهتر است از گریه به زبانِ مادری.
@short_story

22 August 2022 | 01:43