هنوز قسمتمون نیست:
حاجی خیر ببینی، بیا پائین تا کار دست خودت و ما ندادهای، بچههای اطلاعات هستند. هرچی بشه بهت میگیم به خدا؛ رفته بود بالای دپو، خط عراقیها را نگاه میکرد؛ با یکطرف دوربین. آنطرفش رو به بالا بود. گفت «هر موقع خدا بخواد، درست میشه. هنوز قسمتمون نیست».
یکدفعه از پشت افتاد زمین. دوربین هم افتاد جلوی پای ما. تیر خورده بود به چشمی بالای دوربین. خندید. گفت «دیدین قسمت من نبود».