خصلت شیطانی، خصلت پیامبرانه
وقتی که شیطان از دستور خداوند در سجده بر حضرت آدم (ع) تمرد کرد و از درگاه خداوند رانده شد، بهجای توبه و پذیرش اشتباه خود، خداوند را مقصر دانست و به خود حق داد هر کاری بر ضد آدم (ع) و فرزندانش بکند، لذا مورد لعن ابدی قرار گرفت:
قالَ رَبِّ بِمٰا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي اَلْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿حجر،39﴾
(گفت: پروردگارا! چون مرا گمراه ساختی، من (نعمتهای مادّی را) در زمین در نظر آنها زینت میدهم، و همگی را گمراه خواهم ساخت)
اما حضرت یونس (ع) وقتی که فقط بهخاطر کمی زودتر خارج شدن از میان قومش، در حالیکه گمان نمیکرد خدا بر او سخت بگیرد مبتلا به شکم نهنگ شد، نه تنها از خدا طلبکار نشد، بلکه گفت خدایا تو منزهی من ظالم بودم، نتیجه این شد که خدا از غم و عذاب نجاتش داد:
و ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادى فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمينَ (87) فَاسْتَجَبْنٰا لَهُ وَ نَجَّيْنٰاهُ مِنَ اَلْغَمِّ وَ كَذٰلِكَ نُنْجِي اَلْمُؤْمِنِينَ ﴿انبياء، 88﴾
در مواجهه با دیگران چه در زندگی فردی و چه در حیات اجتماعی هم این مطلب قابل تعمیم است، عدهای هستند که هر مشکلی برایشان پیش میآید، دنبال مقصر آن در بیرون از خود میگردند و مدام در حال غر زدن و بد و بیراه گفتن به زمین و زمان هستند و نه تنها مشکلی را حل نمیکنند، بلکه خودشان بخشی از مشکل میشوند.
اما عدهای هم هستند که در مشکلات، به کوتاهیهای خودشان توجه میکنند و به وظیفهای که بر عهده دارند فکر میکنند، لذا برای حل مشکلات از خودشان شروع میکنند و حداکثر تلاششان را میکنند؛ و کسی که در حال تلاش برای حل مشکل است و با خدا معامله میکند، دارای طمأنینه و آرامش است.
و راه نجات مؤمنین همین است «وَ كَذٰلِكَ نُنْجِي اَلْمُؤْمِنِينَ».
@mosabereh