وسیله، توسل هم از همین ماده است.
⚡️این متموّل که رفاهش همه غفلت شده
روز جدایی که شود، داد ز جانش شده
خیال میکنی فقط گرفتارها به من عریضه میدهند؟ پولدارها هم عریضه میدهند. آن جنسش در بندر گیر کرده، آن یکی درگیر است بر سرِ مال با اهل خانهاش، آن یکی اموالش را سرمایهگذاری کرده دود شده، آن یکی اموال را داده خارج و طرف فرار کرده، بعد به آنها میگویم وقتی که مشکلتان حل شد نمیخواهید یک حالی از طیف منتظرین مستضعف بپرسید؟ میگویند حتماً! و بعد یادشان میرود. شده مانند جریان فرعون و موسی که موسی عذاب میخواست از خدا و خدا عذاب میداد، فرعون منفعل میگشت میگفت غلط کردم دیگر نمیگویم «من خدا هستم»، عذاب قطع میشد، دوباره یک چند وقت میگذشت و دوباره یک عذاب دیگر.
یعنی رفاه متموّل باعث غفلت او شده تا جایی که نمیداند چه بلایی سر بچههایش دارد میآید، از زیادی پول چه چیزی مصرف میکنند. بعضی از این پولدارها بچههایشان در سن جوانی از دنیا میروند به خاطر کشیدن یا چشیدن یا حوادث. خلاصه میخواهم بگویم غصه نخور اگر فامیلت پولدار است، همسایهات پولدار است، در شهر پولدار میبینی، نه اینها هم به موقعش گردنشان زده است. این خدایی که ما داریم پوست همه را میکند همانطور که به دوستان خودش رحم نکرده، ائمه را چنان در فشار قرار داده، مثلاً اینها مخبرین و مبشرین خدا هستند.
⚡️این متموّل که رفاهش همه غفلت شده
بقول امام هادی «اُذْكُرْ مَصْرَعَكَ.... فَلَا طَبِيبٌ يَنْفَعُكَ وَ لَا حَبِيبٌ يَمْنَعُكَ» یعنی آن دم آخر نه طبیب به درد میخورد و نه اهل و عیال و رفیق، آن موقع میفهمد چه کلاهی سرش رفته، برای این اموال خودکشی کرده حالا اموال نمیتوانند به او کمک کنند. این روایت را برایت کامل کنم؛ «اُذْكُرْ مَصْرَعَكَ بَيْنَ يَدَيْ اَهْلِكَ فَلَا طَبِيبٌ يَنْفَعُكَ وَ لَا حَبِيبٌ يَمْنَعُكَ».
⚡️این متموّل که رفاهش همه غفلت شده
روز جدایی که شود، داد ز جانش شده
نمیدانی آن موقع جان کندن این پولدار چه میکشد؟! چه میبیند چه میخواهد بگوید! دهانش را بسته دیگر، فقط مدام اشاره میکند گردن تکان میدهد، خانواده هم دورش هستند اما متوجه نمیشوند، یک لحظه این قفل از دهانش باز بشود یک چیز میگوید، میگوید من گول این دنیا را خوردم شما نخورید! ولی اثر هم نمیکند همه هم