Gap messenger
Download

#عــشـق_دَر_بَ‍‌ن‍‌د_انـتـقـام ♥⚡️
#فصل_اول ✍🏻
🔖 #پــــارت ۳۲۴

.با عجله خودمو رسوندم به دستشویی و شیر آبو باز کردم
.مشتمو پر از آب سرد کردم و ریختم تو صورتم
.سرماش به مغز و استخونم نفوذ کرد
.خیره شدم به آینه
.امشب همه چیو تموم میکنم
از تو گوشم شنود رو در آوردم همونجوری که زیر آب میگرفتم
:زمزمه کردم
تمومش میکنم بدون حضور نحس تو -
بدون دستور هات بدون قضاوت هات
( کمیل )
پتورو کشیدم رو نجوا، صورتش از همیشه رنگ پریده تر بود و
.بدنش ضعیف تر
.بوسه ای به پیشونیش زدم و از جام بلند شدم
.از اتاق اومدم بیرون، به سمت چپم نگاه کردم
.بابا رو صندلی نشسته بود و عمیق تو فکر بود
کنارش نشستم
هرچه زودتر باید ببریمش بیرون از بیمارستان، اعتمادی به -
.اینجا نیست
به سمتم برگشت
.فعال تا دکترش نگه نمیتونیم، خطرناکه -
.دستامو تو سینم قفل کردم و تکیه دادم به پشت
دختره چی شد؟ -
.چشم هامو بستم
فرستادمش پیش اتهم، نگران نباشید تا چند روز دیگه تموم -
.میشه انتقاممون
.نفسش رو عمیق و سنگین بیرون داد
دیاکو کجاست؟ -
شونه ای باال انداختم همینطوری که تلفنمو از تو جیبم در
.میاوردم جوابشو دادم
خبری نیست ازش -
.شمارشو گرفتم
.چند تا بوق خورد و قطع شد
.پوف کالفه ای کشیدم و قطع کردم
...جواب نمی -
.صدای زنگ گوشیم باعث شد حرف تو دهنم بمونه
سریع جواب دادم
دیاکو...معموله کجایی؟-
.صدای ضعیفش به گوشم رسید
.بیا...ویال -
اخم هامو کشیدم تو هم
دیاکو؟ حالت خوبه؟ -
.چند بار پشت هم سرفه کرد
.بیا ویال...عجله کن -
بدون هیچ فکر و تاملی از جام بلند شدم
.بابا مراقب نجوا باش -
.بدون این که بزارم جواب بده به سمت در خروجی دویدم
.از بیمارستان اومدم بیرون
سوار ماشین شدم، پامو رو گاز فشردم و با آخرین سرعت به
.سمت ویال روندم
.فرمونو چرخوندم و با مهارت از بین ماشین ها گذشتم
.پام رو بیشتر رو پدال فشردم و سرعتو بردم باالتر

#ňєɢѧя★⃟🌿

16 March 2022 | 11:02