Gap messenger
Download

روسری فهمیده دارد صبر من سر می رود
نم نم و بــا نــاز هی دارد عقب تر می رود
دست نامریی باد و دسته های تار مو
وای این نامرد با آنها چه بد ور می رود
می زنی لبخند و بیش از پیش خوشگل می شوی
اختیار ایـن دلــم از دست من در مـی رود
واژه های شعر من کم کم سبک تر می شوند
این غــزل دارد بـه سمت سبک دیگر می رود
پــا شدی.... انــگار بــر پــا شد قیامت در دلم
رفتی و گفتم ببین ملعون چه محشر می رود
ابـروانت می شود یــاداور " هشتاد و هشت"
چشم هایت باز سمت " فتنه " و شر می رود
گــر تــو را ای فتنـه , شیـخ شهر ننمایـد مهار
مثل ایمـان مــن , امنیت ز کشور می رود
.
شعر: #ناصر_عبدالمحمدی

10 November 2018 | 06:04