Gap messenger
Download

ود توش
کم کم داشتم می‌فهمیدم چی شده
خندیدم و چند قدم رفتم جلو گل از دستم افتاد
بابا رضا فاطمه و مامان معصومه رو با زور بردن بیرون
مامان معصومه که بلند شد
علیمو دیدم
آروم خوابیده بود و اطرافش پراز گل یاس بود
کنارش نشستم و تکونش دادم: علی پاشو الان وقت خوابه مگه میدونم


🔸مجله پر مهر مهرانه
http://eitaa.com/joinchat/3099131904Ca03c6ef91b

🔸مجله پر مهر مهرانه
       @Mehraaneh_ch

13 February 2019 | 02:56