نظریه « دیکتاتوری اقلیت کوچک »
در مطالعات مختلف متوجه شده اند که تیمها در طول زمان شبیه به رفتار نامنعطفترین عضوشون میشوند!
قسمت خطرناک موضوع اینجا اتفاق میافتد که معمولا افراد نامنعطف، خودخواه و خود صحیح پندار هستند و از این جهت حاضر به رعایت قوانین جمعی و حقوق سایرین نیستند. اهداف شخصی شون بر اهداف جمعی ارجحیت دارد و حاضرند برای رسیدن به موفقیتهای شخصی ( حتی کوتاه مدت )، کل موفقیتها و اهداف تیم را فدا کنند.
فرض کنید در یک جاده همه منظم و قانونی در حال رانندگی هستند، یک خودرو بی نظم و قانونشکن با رانندگی نامناسب، پس از مدتی ریتم کامل آن مسیر را به هم می ریزد.
پس از مدتی، بسیار دیگر نیز به دلیل آسیب دیدن نظم کلی، به سمت اون حرکت نامناسب روی میآورند، حتی بدون اینکه خودشان متوجه شوند.
فرض کنید در یک تیم، همه اعضا تمام تمرکزشان بر کار و اهداف تیم است. یک نفر با هدف منافع شخصیش و برخلاف منافع جمع و پروژه در ساعت کاری و یا بعد از ساعت کاری، وارد یک شغل دوم کامل و یا شغلهای مجازی مثل سرمایهگزاری در بورس میشود. این فرد دیگر تمرکز کامل و جدی بر اهداف تیم ندارد و منابع تیم را قربانی منافع خودش میکند. حتی اگر منجر به آسیبدیدن کل تیم و شغل اصلیاش شود. رفتار این فرد به سرعت به اشکال مختلف در سایر اعضای تیم تاثیر میگذارد و باعث کاهش انگیزه و تمرکز سایرین میشود و سیر سقوط سریعتر میشود.
از منظر دیگر، بزرگترین شانس برای یک تیم، وجود یک فرد نامنعطف در تیم است که حساس بر کیفیت باشد و روی رعایت کامل کیفیت در همه ابعادش تاکید داشته باشد. رفتار کمالگرای این فرد به مرور باعث تعالی سازمانی و تیمی میشود و خروجی محصول آن تیم با اختلاف میتواند نسبت به رقبا از نظر کیفیت بدرخشد.
تو مطلب زیر میتونین راجع به این موضوع بخونین:
https://medium.com/incerto/the-most-intolerant-wins-the-dictatorship-of-the-small-minority-3f1f83ce4e15