فعل تعجب:
هر گاه انسان چيز غير عادي و طبيعي را بشنود يا ببيند و يا احساس كند، دچار تعجب مي شود و با بيان الفاظي واكنش نشان مي دهد و تعجب خود را ابراز مي كند.
برخي از اسلوبهاي بيان تعجب سماعي هستند و در واقع براي تعجب نيستند اما در هنگام تعجب، بعنوان تعجب بكار مي روند، مثلاً با بيان يك عبارت استفهامي، يك جمله منادايي و يا برخي از عبارات مألوف ديگر، ابراز تعجب كنيم:
كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنتُمْ أَمْوَاتاً فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ( چگونه خدا را منكريد با آنكه مردگانى بوديد و شما را زنده كرد باز شما را مى ميراند [و] باز زنده مىكند [و] آنگاه به سوى او بازگردانده مىشويد.) استفهام براي بيان تعجب.
"تعجب" مصدر باب "تَفَعُّل" از ماده "عجب" و در لغت به معنای به شگفت آمدن است.
فعل تعجب جامد است؛ یعنی، این فعل را نمیتوان به صیغه دیگری غیر از صیغه «أفعَلَ» در ساختار اول و «أفعِل» در ساختار دوم، یعنی از ماضی به مضارع یا امر و از امر به ماضی و مضارع برد؛ به عبارت دیگر وزن «أفعَلَ» در صیغه «ما أفعَلَ» یا وزن «أفعَلَ» در ساختار «أفعِل بِ» همیشه ثابت است.
اما فعل تعجب داراي صيغه هاي قياسي هم مي باشد كه داراي وزن و قاعده مشخص هستند.
ما أفعَلَ... ( ما + أفعَلَ كه فعل تعجب است + يك اسم منصوب كه متعجب منه است )
ما: نوع آن تعجبي است، نقش آن مبتدا است و محلاً مرفوع.
أفعَلَ: فعل تعجب است و فاعل آن ضمير مستتر است محلاً مرفوع
اسم منصوب بعد از أفعَلَ: متعجب منه است و نقش مفعول به دارد و منصوب است.
ما أجملَ الرّبيعَ! / ما أدّقَ السّاعةَ! / ما أكثرَ آياتِ اللهِ! / ما أصدقَ المؤمنينَ! / ما أشرقَ الشّمسَ! ...
همانطور كه در مثالهاي بالا ديديم
1- ميان فعل تعجب و متعجب منه فاصله نيست.
2- ما أفعل، براي مذكر و مؤنث يكسان بكار مي رود.
3- ما أفعلَ، براي مفرد، مثني و جمع يكسان بكار ميرود.
4- اول فعل تعجب مي آيد، سپس متعجب منه و متعجب منه بر فعل تعجب مقدم نمي شود.
5- وزن ( أفعلَ ) وزن فعل ماضي باب افعال است.
6- ما: مبتدا است، مجموعه فعل تعجب و فاعل مستتر و مفعول به: جمله فعليه و خبر است و محلاً مرفوع.
أفعِل به...( أفعِل + باء حرف جر زائده + اسم مجرور كه متعجب منه است)
أفعِل: فعل تعجب، كه بصورت فعل امر است.
باء: حرف جر است و در ظاهر عمل می کند أمّا زائد است.