أن به چهار صورت می آید:
حرف مصدری
بعد از آن به تاویل مصدر می رود
بر فعل ماضی و مضارع داخل می شود
نکته۱ :هرگاه تونستیم أن با فعل متصل مابعدش را به تأویل مصدر ببریم،أن مصدریه است
مثل:«أن تصوموا خیرٌ لکم» که مؤولش می شود: صیامُکم خیرٌ لکم»
«بَلَغنی أن نجحتَ» که مؤولش می شود: بَلَغنی نجاحُک»
اما اگر به تأویل مصدر نرفت،أن مصدریه نیست.
نکته۲:أن مصدریه هرگاه بر سر فعل مضارع بیاید، حتما أن ناصبه فعل مضارع است (أن ناصبه مصدریه) مانند و نرید اَن نَمنَّ......
مفسِّره
شرایطش این است که قبل و بعدش جمله است (بین دو جمله وارد میشود) و قول آن جمله را بیان می کند. فعل قبلش هم معنی قول است اما از ریشه "قول" نیست: مانند:...أوحینا إلی موسی أن أسر....
نکته:معمولا بعد از أن مفسره فعل طلبی مثل امر،نهی و...،می آید، و اگر فعل مضارع بیاید اونو منصوب نمیکند (در قرآن نداریم)
مثل آیه ی بالا که بعد از أن فعل امر،آمده است قول اون جمله را بیان می کند (توی وحی چی گفته شد؟؟ اینکه کوچ بده )؛ أوحینا،به معنی قول است
حرف جر بر أن مفسره نه در تقدیر و نه در ظاهر وارد نمیشود
زائد
که بعد از (لمّا)ی زمانیه می آید و بین فعل قسم و لو، در قرآن فقط بعد از لمّا آمده است
مخفَّفه از (أنَّ) ثقیله
بعد از فعل یقینی می آید(ظن ،علم ،یقین و..)
نکته ۱:واجب است اسم آن ضمیر شأن باشد
نکته۲:هرگاه بین أن و فعل بعدش قد، سین، سوف، لم، لن، فاصله انداخت، أن حتما مخففه از ثقیله است.
@Arshive_ghoran