#شعرخوانی
حافظ خوانی خانم مهشید حسینیان، عضو کتابخانه
استان اصفهان، شهرستان برخوار
#کتابخانه_بقیه_الله_الاعظم
#استان_اصفهان
@vnmplib
#هدهد_سفید
تصور کنید قهرمان کتاب جدید نویسنده محبوب تان شده اید. چه کارهایی انجام می دهید؟
ببینید دوست کتابخوان تان، خانم کیانا حسن قاسمی چه جوابی به این سوال داده است؟
برگرفته از جلد ۳ کتاب هدهد سفید، صفحه ۱۰۳
🧑#نوجوان
@vnmplib
https://www.iranpl.ir/news/21931/
...* سبک نوشتهای را که بیشتر لذت میبرید و نویسنده محبوب خود را پیدا کنید.
* عوامل حواسپرتی از جمله گوشی موبایل، تلویزیون و هرچه که باعث عدم تمرکز شما می شود را از خودتان دور کنید.
منبع: سایت مؤسسه گام برتر
@ketabsaralib
اهمیت مطالعه:
* مطالعه باعث می شود مسیرهای درست را در زندگی پیدا کنید.
* باعث تقویت حافظه میشود.
* با مطالعه خواب بهتری را تجربه خواهید کرد.
* علم و آگاهی شما افزایش پیدا میکند.
* جذابتر و قابل اعتمادتر دیده میشوید.
* فن بیان شما تقویت میشود.
چه طور اهل مطالعه شویم؟
* مزایای مطالعه را برای خودتان مرور کنید.
* از کتابهای کوچک و با موضوعات دلخواه و مورد علاقه خود شروع کنید.
* مکان مطالعه را فضای دوست داشتنی، با طراوت، دنج و راحت آماده کنید...
...روحيه خود و خانوادههايشان را در اين دوران حساس باقدرت حفظ كنند و از اتفاقهای ساده شادیهای بزرگ خلق كنند.
«اولین تجربه رفتن به سینما»؛ «دیدنِ اولین تلویزیون رنگی»؛ «تجربه خوردن نخستین خوراکیهای لوکس» براي محسن تبديل به يك ماجراي عجيب و ناشناخته می شود و مخاطب را حسابی به خنده مياندازد.
در بخشی از اين كتاب می خوانيم: «خيلی دوست داشتم به آنها بگويم كه درست است محمد دارد برمی گردد، اما من هم شاگرد دوم مدرسه شدهام. اين طوری احساس می كردم ميزان احترام دو برابرخواهد شد، البته به چند نفر بهطور ضمني ماجرا را گفتم و آنها به جای تشويق با تأسف گفتند: «چه حيف! پس اين دفعه شاگرد اول نشدی؟!» فكر می كنم هم توقعشان از من كمی زياد بود و هم اينكه نمی دانستند قبلاً اوضاعم از چه قرار بوده است.»
اگر مايليد ساعتهای جذابی را در فضای نوستالژیک و خاطرهانگیز سالهای دفاع مقدس بگذرانيد، برای مراجعه به نزديكترين كتابخانه عمومی اطراف منزل يا محل كارتان، شتاب كنيد و اين كتاب خواندنی را به امانت بگيريد.
@vnmplib
#معرفی_متنی_کتاب
معرفی کتاب"آبنبات هل دار" نوشته مهرداد صدقی، انتشارات سوره مهر
«آبنبات هلدار» طنز شيرينی است كه از زبان یک کودک بجنوردی در دوران دفاع مقدّس روايت می شود.
محسن، راوی داستان، فرزند آخر یک خانواده پنجنفری است كه همراه مادربزرگ مهربانشان زندگی میکنند. فضای داستان با ماجراهای خندهآور و عجيب زيادی همراه است؛ ماجراهایی که محور اكثر آنها محسن است.
نويسنده توانای كتاب بهخوبی زندگی روزمره مردم در روزهای جنگ را به تصوير می كشد و از دوران جنگ و صبوری های مردمی كه تلاش دارند، ...
#فایل_کتاب
فایلpdf/کتاب ماه غریب من، نوشته مجید ملامحمدی
🧑#نوجوان
@vnmplib
#ما_کرونا_را_شکست_می_دهیم
نقاشی ارسالی توسط مهسا رفیعی پور، عضو کودک، سن: ۸ سال
استان فارس، شهرستان کازرون
#مسابقه_نقاشی
🧒#کودک
#کتابخانه_آیت_الله_مدنی
@vnmplib
#ما_کرونا_را_شکست_می_دهیم
نقاشی ارسالی توسط ثنا مهرانپور، عضو کودک، سن: ۱۱ سال
استان کرمانشاه
#مسابقه_نقاشی
🧒#کودک
@vnmplib
#کاردستی
ساخت کاردستی ماهی توسط امیرحسن و امیرعلی رمضانی، سن: ۴ و ۵ سال، عضو کتابخانه علامه دهخدا
استان تهران، شهر تهران
🧒#کودک
#کتابخانه_علامه_دهخدا
@vnmplib
#معرفی_کتاب
معرفی کتاب "ساکنان ملک اعظم" توسط خانم زهرا عبادی، عضو کتابخانه، سن:۱۳ سال
استان البرز، شهرستان نظرآباد
🧑#نوجوان
#کتابخانه_امام_محمدباقر(ع)
@vnmplib
#شعرخوانی
شعرخوانی توسط مهرسانا غیاثی، عضو کتابخانه، سن: ۴ سال
🧒#کودک
#کتابخانه_آیت_الله_حیدری
#استان_ایلام
@vnmplib
#معرفی_کتاب
بلندخوانی بخش هایی از رمان"مهر و مهتاب" توسط خانم سیده کبری سپهر، کتابدار
استان همدان
#هر_کتابدار_یک_کتابخوان
#کتابخانه_مرکزی_همدان
#بزرگسال
@vnmplib
#قصهگویی
بلندخوانی کتاب"سه آرزوی یک موش"، توسط خانم فاطمه زندی، کتابدار و دخترشان خانم غزل عبدالملکی، عضو کتابخانه
استان کردستان، شهرستان قروه
🧒#کودک
#کتابخانه_شهید_مدرس
@vnmplib
#هدهد_سفید
تصور کنید قهرمان کتاب جدید نویسنده محبوب تان شده اید. چه کارهایی انجام می دهید؟
اگر دوست دارید ببینید دوستان کتابخوان تان، چه جوابی به این سوال داده اند، خواندن جلد سوم هدهد سفید را از دست ندهید.
برگرفته از جلد ۳ کتاب هدهد سفید، صفحه ۱۰۲
🧑#نوجوان
@vnmplib
https://www.iranpl.ir/news/21931/
...رود هم البته عاشق مردی دیگر (جهان) است. رود، پسرش «فرجام» را به دنیا می آورد و خودش سرِ زا از دست می رود. حلیمه هنور در انتظار رام است. «رکسانا»، که دوست حلیمه و مندایی است، پیغام و پسغام می برد و حلیمه و رام را به هم می رساند. آنها در چادر با هم خلوت می کنند و ـ عقد کرده و نکرده ـ (داستان معلوم نمی کند) حلیمه رام «رام» می شود و بعد بر خلاف عرف رایج، با شوهرش فرار می کند؛ چرا که خانواده حلیمه، به دلیل نامسلمان بودن رام، راضی به این وصلت نبودند. از این به بعد، حلیمه و رام دربه دری می کشند. رام در بحبوحه جنگ ایران و عراق کشته می شود و حلیمه، تنها و غمگین و شوهر از دست داده، بر جای می ماند.
نقد:
انتخاب زاویه اول شخص، مهم ترین نقص فنی داستان است و همین مشکل آن را به رمانی شلوغ و پرسر و صدا تبدیل کرده است؛ چرا که نویسنده (و نه راوی) مجبور است قصه را از زبان افراد زیادی روایت کند. اگر چه داستان، در نهایت، به ارزش های دفاع مقدس پایبند است، اما در صفحاتی از کتاب، گفت و گوهایی میان برخی از شخصیت ها نقل می شود که چندان با روایت های مقبول از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، هماهنگ نیست.
@vnmplib
#معرفی_نقد
معرفی و نقد کتاب"وضعیت بی عاری"، نوشته حامد جلالی، انتشارات شهرستان ادب
❗️معرفی:
_ ماجرا در جنوب ایران روی می دهد. «حلیمه» (دختری مسلمان) دلباخته «رام» می شود. رام بر آیین مندایی (آیین موحدان صابئین) و پسر یکی از بزرگان آن دین است. چشم امید همه منداییان به اوست تا پس از مرگ پدر، صاحب جایگاه دینی او شود. اما عشق از راه می رسد و همه برنامه ها را بر هم می ریزد. پدر دوراندیش رام، برای اینکه حلیمه از ذهن تنها پسرش دور شود، «رود»، دختری از خانواده ای عراقی و مندایی، را به عقد پسرش در می آورد...
#کارتون_کتاب
@vnmplib
#نهاد_کتابخانه_های_عمومی_کشور
❗️نهاد کتابخانه های عمومی کشور را در پیام رسان ها دنبال کنید.
برای اطلاع از اخبار و برنامهها در کانال نهاد کتابخانههای عمومی کشور در پیامرسانهای داخلی عضو شوید:
https://ble.ir/iranpl
https://sapp.ir/iranpl
https://gap.im/iranpl
@vnmplib
... اونجا كه عرشيا به عشق كتابها از ساعت ٣ تا ٧ بين قفسه كتاب ها می گرده و گاهی دور از چشم ما، ميره بین قفسه بزرگسالان و از چشم غره كتابدار هم نميترسه. عرشيايی كه كلاس چهارمه و كلي ذوق خوندن داره و آرزوی كوهنورد شدن و رفتن به موزه دايناسور...
كنكوری هایی كه از لحظه لحظه زمانشون برای مطالعه استفاده ميكنن و مدام میگن صدای بچه ها مانع مطالعه شونه. دختر نوجوان درسخونی كه عاشق ژانر تخیلی هست و آرزوی نويسنده شدن داره... عضوی كه با شكلات هاش كام همه رو شيرين مي كنه و علاقه شديدی داره كنابهارو چندباره تمديد كنه... شايدم برا هميشه...
اونجا كه نويسنده جوان در آرزوی نوشتن اثر جديدش هست و عاشق شعر و شهريار، اونجا كه شهريار می گه ايلن سنه چاي دميشم، خيالينی گوندريپدی بس كي من آخ وای دمی شم ...(بشین برایت چای آماده کرده ام، خیالش رو برا من فرستاده از بس آخ و وای گفتم...)
خانه ای كه عصر چهارشنبه، غلغله هست، پر از نشاط پر از شور و شوق كودكان، همون لحظاتی كه خودت را همسن بچه ها حس ميكنی و ميخندی فارغ از تمامی افكار بزرگسالانی و مشكلات و دغدغه هاشون و یکدفعه متوجه میشی كه وقت رفتنه ولی انقدر در حال و هوای كودكانه بودی و سرگرم كه گذر زمان رو حس نكردی، خسته ای اما سبكبال...
منتظر دعوت خانه دوستم، برای ديدن تمام دوستان كوچك و بزرگم كه مهربانی و صفا را میشه بی هيچ چشمداشتی از بچه ها هديه گرفت.
اونجا كه عصر يلدا با انار پيشكشی و آجیل سفره يلدا را پربركت می كنند...
هركس سنه اولدوز دييه اوزم سنه آي دميشم .....(هرکس تو رو ستاره خطاب کنه من تو را ماه صدا می کنم....)
#آذربایجان_شرقی
@vnmplib