Gap messenger
Download

بسم‌رب‌مہدےزهرا ۜ ..♥🌱'

تمام توانم رو جمع کردم و محکم با دست‌هام زیر زانوی فردی که کنارم بود زدم...تعادلش رو از دست داد و منم سعی کردم با بیشترین سرعت ممکن بلندشم..چاقویی که توی جیبش پیدا بود و بیرون کشیدم و به سمتش رفتم...با تمام قدرتم چاقو رو تو بازوش فرو کردم..
از درد دادی کشید و با دست دیگه‌اش چاقو رو به دست گرفت...چاقو رو که به سمت پایین میاورد، دستم رو جلو بردم و سعی کردم تیزیش رو دو دستی نگه دارم...من چاقو رو به سمت بالا فشار میدادم اما اون با یه دستش هم زور بیشتری داشت.....

سلام دوستان 😍🖐🏻
برای خوندن ادامه این رمان هیجانی و اکشن تو کانال زیر عضو بشین و ادامه فصل دوم رمان رویای من رو بخونید.👌🏻💐

•••┈✾~🍃♥🍃~✾┈•••
@Roiayeman
•••┈✾~🍃♥🍃~✾┈•••

4 September 2024 | 08:12