لطف الهي به فهرست واحدي برسيم وگرنه تا حد امكان بر اشتراكات دو فهرست اصرار و تأكيد ورزيم. اين مسير تا مرحله سوم در طول حدود 5 ماه گذشته ميان ما و شما طي شد.
چهارم. تعجب ميكنم كه اين مراحل چهارگانه به تأييد و قبول جنابعالي و دوستان ديگر رسيده است، و ما در طول اين مدت به مراحل بسيار اميدواركنندهاي دست يافته بوديم و در آستانه رسيدن به مرحله چهارم فهرست واحد قرار داشتيم كه به ناگاه يك جانبه همه چيز به هم خورد و به هم ريخت.
پنجم. جناب آقاي دكتر حداد عادل!
بنده شما را يك عنصر فرهنگي ميدانم؛ شما خيلي صادقانه در نامهتان به حقير تلويحا نوشتهايد كه فلسفه وجودي ائتلاف در حقيقت سهم و سهمخواهيهاي هميشگي احزاب است.
آيا خود جنابعالي و دبير محترم ائتلاف و سخنگويان آن شورا بارها مصاحبه نكردند و اعلام نكردند كه سازوكار اين باره انتخاباتي اصولگرايان اجازه سهمخواهيها را به احزاب و گروهها نخواهد داد؟!
آيا اين كه ميگوييد ارائه فهرست 24 نفره مشترك فلسفه وجودي ائتلاف را زير سؤال ميبرد و موجب فروپاشي آن است، خود نشاندهنده مضيقه تصميم براساس فشار گروهها و احزاب اصولگرا نيست؟ آيا اين سازوكار تفاوت قابل توجهي با سازوكارهاي ناكارآمد قبلي امثال «جمنا» و غير «جمنا» دارد؟
وانگهي اگر جنابعالي و دوستان شوراهاي پنهان و آشكار ائتلاف، روش و مدل پيشنهادي جبهه پايداري را قبول نداشتند، چرا ابتدا اين مخالفت را اعلان نكردند تا روش تفاهم فيمابين اصلاح و يا تكميل گردد؟ اينها سؤالاتي است كه خوب است پاسخ داده شود.
ششم. آقاي دكتر! در نامهتان طوري مطلب را ارائه فرمودهايد كه كانه در طول اين چند ماه و اين همه جلسات و مذاكرات فقط شما دعوت كردهايد و ما هم فقط استنكاف كردهايم! اين طور نبوده و نيست. ضمن اين كه از ابتدا تاكنون جبهه پايداري هيچ وقت در مواضع و اقدامات خود اعلان تصميم به ارائه فهرست جداگانه و مستقل ارائه نكرده بود و مبناي عمل همان مدل چهار مرحلهاي براي وحدت بود و هست.
واقع امر اين است كه جبهه پايداري انقلاب اسلامي نه به صورت پيشدستانه، بلكه به طور پسيني با ائتلاف تعامل كرد. شما از ميان سيصد و اندي كانديدا پس از مصاحبه و بررسي در نهايت 159 نفر را به رأي گذاشتيد و فهرست 90 نفرهاي را در رسانه منتشر نموديد. جبهه پايداري نيز در همان ايام بيش از 90 نفر كانديداي انقلابي و در