Gap messenger
Download

بانو شنیده ام که وخیم است حال تو

در کنج خانه گشته ای از غصه بستری

گرچه کتا ب زندگی ات رو به آخر است

شأن عیادت از تو مقام پیمبر است

وقتش شده که دختر خود را صدا کنی

بر روی نازدانه ات آغوش وا کنی

وقتش شده که شانه به گیسوی او زنی

با یک دو بوسه درد دلش را دواکنی

باید دو گوشواره خود را به او دهی

تا هدیه عروسی او را ادا کنی

چیزی به عمر خود ز پیمبر نخواستی

وقتش شده از او طلب یک عبا کنی

از عرش پنج تا کفن آمد برای تو

خوب است پنجمین کفنش را سوا کنی

رفتی و داغ تو به دلش کوه غم گذاشت

غصه شروع شد که دگر مادری نداشت

مادر نداشت حرف دلش را به او زند

حرف از غمی که مانده میان گلو زند

مادر نداشت در شب جشن عروسی اش

تا حرف دخترانه خود را به او زند

مادر نداشت پشت در او را صدا کند

ناچار شد به خادمه خویش رو زند

پیراهنش گرفت به مسمار و پاره شد

مادر نداشت پیرهنش را رفو زند

مادر نداشت زخم تنش را نشان دهد

با یک نفر دم از غم راز مگو زند

زهرا که رفت نوبت زینب دگر رسید

او میدوید و قاتل ارباب می دوید

موسی علیمرادی
📚@mobarakehpl
📡http://www.mobarakehpl.ir
📞52407722-52407723
📨10003152407722

16 May 2019 | 06:43