چقدر فریاد زدیم، تهمت شنیدیم؛ خواهش کردیم، کنایه شنیدیم؛ بحث کردیم، تمسخر شدیم؛ استدلال کردیم، بایکوت شدیم و توپخانهٔ توییتری و اینستاگرامی عدهای هر روز و هر ساعت جبهه را هدف گرفته بود تا صدای حقیقت به گوش اهلش نرسد؟!...
آقای ضرغامی به بزرگترین کوچ آریایی به تلهگرام اسراییلی افتخار میکرد و کتاب چندکیلیوییِ پستهای اینستاگرامیاش را در سخنرانیهایش تبلبغ میکرد و فعالیت در اینستاگرام را تکلیف شرعی میدانست و ما را به چه و چه متهم میکرد و حسن آقای عباسی اشغال زمین دشمن و عملیات نامتقارن در حاکمیت مطلق دشمن را تئوریزه میکرد و آقای پناهیان شرم میدانست یکی انقلابی باشد و اینستاگرامی نباشد و معتقد بود باید آنقدر زمین دشمن را پر کنیم تا مال ما شود! و کاسب میدان هم که، منصور امینی... نیروهای دلسوز را متحجر میخواند و سازمان و دفتر و دستک و عِدّه و عُدّهای و بودجههای میلیاردی و دورههای کشوری و ساخت حساب اینستاگرامی و توییتری برای چهرهها و آموزش استفاده از فیلترشکن بدون شرایط سنی و بازاریابی حرفهای برای اینستاگرام و برنامهریزی دقیق برای افزایش نفوذ توییتر در ایران و... و ساعتها بحث بینتیجه با این آقایان و دیگرانِ مدعی...
اکنون هم دلخونیم از جَری شدن دشمن و دلسوزانه میخواهیم جبران مافات کنند و به چند سؤال پاسخ دهند:
مگر اینستاگرام و توییتر، هر دو شرکتهایی آمریکایی نیستند؟ پس چرا در یکی فیلتر شدید و در دیگری، نه؟ و آیا منتظرید توییتر هم در زمان مناسبی شما را کاملاً فیلتر کرده و کشورمان را تحقیر کند؟
شما بیشاز یک میلیون بسیجی را برای دنبالکردن حساب سرداران و... به اینستاگرام کشیدید... اکنون چرا دشمن فقط حسابهای فرماندهی و محوری را بسته و از طرفی بقیهٔ حسابهای پراکنده را چگونه سازماندهی میکنید؟
این اقدام دشمن کاملاً قابل پیشبینی بود؛ در مواجهه با آن چه اقدامی تدارک دیدهاید؟
فیلتر کردن تعدادی حساب با دنبالکنندگان میلیونی و بازکردن مجدد چندتای آنها و بستن برخی از صفحات برخی حسابها و دستنزدن به برخی دیگر را چگونه ارزیابی میکنید؟
آیا بهتر نیست تمام دنبالکنندگان سازماندهی شدهٔ حسابهای بسته شده، نام و تصویر پروفایل خود را فوراً به نام و تصویر فرماندهان سپاه تغییر دهند و اعلامکنند بهخاطر نبودن