دخمه چیست؟
نياكان ما طبيعت را از چهار عنصر آب، آتش، خاک و هوا میدانستند. آنها پس از مرگ هر كس، پيكر او را به يكی از اين چهار سرچشمه بازمیگرداندند، بیآنکه موجب آلودگی ديگر عناصر شوند. گروهی كه در كنار دریاها میزیستند، مردگان خود را به آب میانداختند؛ جنگلنشينان، پيكر درگذشتگان را در آتش میسوزاندند؛ ساكنان دشتها جسدها را به خاک میسپردند و آنها كه در کوهستانهای سرد و برفگیر میزیستند، پيكر مردگان را به بالای کوهها میبردند و در دخمهها میگذاشتند.
به نظر میرسد که در دوران باستان، بنایی بهعنوان دخمه وجود نداشته است و اجساد را فقط در مکان دوردستی قرار میدادند تا از بین بروند. استفاده از این واژه به زمانی مربوط میشود که اقوام آریایی، اجساد مردگان را میسوزاندند و به مکانهای سوزاندن جسد، دخمه میگفتند.
با پیدایش دین زرتشت رسم سوزاندن جسد منسوخ شد؛ اما دخمه بر سر جای خود باقی ماند و به مفهوم محل قراردادن متوفی یا محل دفن مورد به کار رفت. در میان زرتشتیان به دخمه، دادگاه، دادگه یا دوزگه نیز میگویند که بهمعنای دادگاه الهی است و به پایان زندگی و آغاز محاسبه کردار اشاره دارد. به اعتقاد زرتشتیان، مرگ سلاح اصلی مبارزه با انگره مینو یا همان اهریمن محسوب میشود و اجساد باید در جایی قرار گیرند که اهریمن در آنها حضور موثر دارد.
دخمه، برج خاموشان یا برج سکوت مکانی بر فراز بلندی است که اجساد در آنها قرار داده میشدند تا خوراک حیوانات و پرندگان شوند. این مکانها جایی برای به خاکسپاری مردگان نبودند؛ بلکه محلی برای متلاشی شدن اجساد آنها به شمار میرفتند. گفته میشود که عمر این روش در یزد از دهه ۱۳۴۰ هجری شمسی به پایان رسید؛ اما بر اساس مستندات موجود، این کار در یزد تا سال ۱۳۵۰ هجری شمسی انجام میشد و تاریخ دقیق پایان آن مشخص نیست.
ادامه دارد...
@irantourism