ملانصرالدین و قاضی
ملانصرالدین با نوکرش عباد برای گردش به باغ های اطراف شهر می رفت. یک روز در باغی قاضیای را دیدند که مست و مدهوش، خودش یک طرف افتاده و قبایش یک طرف دیگر. ملا قبا را برداشت و پوشید و رفت.
قاضی به هوش آمد و قبا را ندید. به نوکرش سپرد: قبا را تن هر که دیدی، او را پیش من بیاور. اتفاقا نوکر قاضی در بازار چشمش به ملانصرالدین افتاد که قبا را پوشیده بود و داشت سلانه سلانه برای خودش می رفت. جلوی او را گرفت و گفت: باید با من به محضر قاضی بیایی!
ملا بی آنکه اعتراض کند همراه او رفت. به محضر قاضی که رسیدند، ملا گفت : دیروز با نوکرم عباد برای گردش به اطراف شهر رفته بودم، مستی را دیدم که قبایش افتاده بود.
قبایش را برداشتم و پوشیدم. شاهد هم دارم. هر وقت آن مرد مست را پیدا کردید، مرا خبر کنید تا بیایم قبایش را پس بدهم. قاضی گفت:
من چه می دانم کدام احمقی بوده! قبایش پیش شما باشد؛ اگر صاحبش پیدا شد، شما را خبر می کنیم.
حکایتی زیبا و شنیدنی
و خندیدنی
استاد حاج شیخ حسین انصاریان
عنایت ویژه حضرت زهراس به شیعیان
برنامه سر ها و سرگذشت ها - ق ، 2 - قصه هایی از سوی آدم ھای معمولی جامعه است که ھر قصه پیامی دارد و چالش این برنامه جایست که آدم ها در موقعیتی به اسم دوراهی قرار میگیرند. - https://eitaa.com/hayat66 / https://Gap.im/hayat66
برنامه سر ها و سرگذشت ها - ق ، 1 - قصه هایی از سوی آدم ھای معمولی جامعه است که ھر قصه پیامی دارد و چالش این برنامه جایست که آدم ها در موقعیتی به اسم دوراهی قرار میگیرند. - https://eitaa.com/hayat66 / https://Gap.im/hayat66
برنامه سر ها و سرگذشت ها - ق ، 1 - قصه هایی از سوی آدم ھای معمولی جامعه است که ھر قصه پیامی دارد و چالش این برنامه جایست که آدم ها در موقعیتی به اسم دوراهی قرار میگیرند. - https://eitaa.com/hayat66 / https://Gap.im/hayat66
کشتن تعزیه خوان در هیبت شمر درسالهای قبل درعراق و عنایت امام حسین ع به این فرد درعالم برزخ
توسط بندانی نیشابوری
درسی که شیخ صفیالدین اردبیلی از رفتار دوگانه مردم گرفت
#داستان_موش و نفسانیات
ابتدا تصور میکنیم که متن این شعر صرفا طنز و سرگرمیه اما در انتها چه نکته کلیدی بزرگی رو به شکل زیبا و شاعرانه، متذکر میشه که واقعا با این زبان شعر زیبا به دل میشینه ...
آقای خسرو شاهی می گوید از یکی از طلاب که در قید حیات است شنیدم که می گفت بعد از ازدواج ، خانه ای در قم اجاره کردیم ، پس از استقرار در منزل از نظر مالی دچار تنگدستی عجیبی شدیم تا روزی رسید که حتی به این فکر افتادیم که غذای شب را چگونه تهیه کنیم و در شرایطی بودیم که نمیتوانستم از کسی قرض بگیریم.
از خانه بیرون آمدم و برای زیارت به حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) مشرف شدم ، پس از زیارت و هنگام خدا حافظی دیدم کسی از پشت سر مقداری پول به من داد و گفت : این باید به شما برسد ، برگشتم دیدم آیت الله بهجت است در حالی که اصلا به ایشان اظهار نیازی نکرده بودم!
کرامات معنوی ، ص ۷۹
بزرگی میگفت :
یک وقت جلوی شما یک سبد سیب می آورند ، شما اول برای کناریتان بر میدارید ، دوباره سیب بعدی را به نفر بعدی میدهید.
دقت کنید ، تا زمانی که برای دیگران برمیدارید سبد مقابل شما میماند... ولی حالا تصور کنید همان اول برای خود بردارید ، میزبان سبد را به طرف نفر بعد میبرد.
نعمتهای خدا نیز اینطور است ، با بخشش ، سبد را مقابل خود نگه دارید.
چه کسی این غلط راکرده است؟
آقای حاج سید مرتضی کتابچی می گفتند:
در پشت یکی ازچاپ های رساله آیت الله العظمی بروجردی -بدون اجازه ایشان- نوشته بودند: (افضل المتقدمین و المتاخرین) وقتی ایشان آن رادیدند، آن قدر ناراحت شدند و فرمودند:
چه کسی این غلط راکرده است؟
هرچه بزرگان مجلس خواستند قضیه را رفع و رجوع و آن را توجیه کنند، ایشان نپذیرفته و بیشتر ناراحت شده و فرمودند:
.
می فهمید معنی این جمله چیست؟ یعنی من از شیخ مفید و شیخ طوسی افضل هستم؟ این حرف ها چیست؟
رویای صادقه
عبدالله بن عوف می گوید : شبی خواب دیدم كه قیامت شده است و مرا آوردند و حسابم را به آسانی بررسی كردند. آنگاه مرا به بهشت بردند و كاخهای زیادی به من نشان دادند. به من گفتند : درهای این كاخ را بشمار ؛ من هم شمردم 50 درب داشت.
بعد گفتند : خانههایش را بشمار. دیدم 175 خانه بود. به من گفتند این خانهها مال توست. آن قدر خوشحال شدم كه از خواب پریدم و خدا را شكر گفتم.
صبح كه شد نزد ابن سیرین رفتم و خواب را برایش تعریف كردم. او گفت : معلوم است كه تو آیه الكرسی زیاد میخوانی. گفتم : بله ؛ همین طور است. ولی تو از كجا فهمیدی. گفت برای اینكه این آیه 50 كلمه و 175 حرف دارد. من از زیركی حافظه او تعجب كردم. آنگاه به من گفت : هر كه آیه الكرسی را بسیار بخواند سختیهای مرگ بر او آسان میشود.
هفت اثر دردناک نخواندن #نماز
جمعی از اصحاب در محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بودند. حضرت فرمود : می خواهید کسل ترین، دزدترین، بخیل ترین، ظالم ترین و عاجزترین مردم را به شما نشان دهم؟
اصحاب : بلی یا رسول الله! فرمودند :
کسل ترین مردم کسی است که از صحت و سلامت برخوردار است ولی در اوقات بیکاری با لب و زبانش ذکر خدا نمی گوید.
دزدترین انسان کسی است که از نمازش می کاهد ، چنین نمازی همانند لباس کهنه در هم پیچیده به صورتش زده می شود.
بخیل ترین آدم کسی است که گذرش بر مسلمانی می افتد ولی به او سلام نمی کند.
ظالم ترین مردم کسی است که نام من در نزد او برده می شود ولی بر من صلوات نمی فرستد.
و عاجزترین انسان کسی است که از دعا درمانده باشد.
داستان های بحارالانوار ، ج۹
چه کسی این غلط راکرده است؟
آقای حاج سید مرتضی کتابچی می گفتند:
در پشت یکی ازچاپ های رساله آیت الله العظمی بروجردی -بدون اجازه ایشان- نوشته بودند: (افضل المتقدمین و المتاخرین) وقتی ایشان آن رادیدند، آن قدر ناراحت شدند و فرمودند:
چه کسی این غلط راکرده است؟
هرچه بزرگان مجلس خواستند قضیه را رفع و رجوع و آن را توجیه کنند، ایشان نپذیرفته و بیشتر ناراحت شده و فرمودند:
.
می فهمید معنی این جمله چیست؟ یعنی من از شیخ مفید و شیخ طوسی افضل هستم؟ این حرف ها چیست؟
مستند صوتی شنود - بخش 03
(تجربه نزدیک به مرگ یک نیروی امنیتی در بیمارستان در تهران)
صحبتهای تجربهگر کتاب «شنود» - قسمت سوم
در پی حذف برخی مطالب کتاب شنود توسط وزارت ارشاد و نامفهوم شدن برخی قسمتهای آن، تجربهگر در بهار و تابستان 1401 تصمیم گرفت مطالب خود را به نحو کامل و در قالب صوت ارائه کند که حاوی برخی مطالب گفته نشده نیز هست.
حجتالاسلام امینیخواه نیز به عنوان مصاحبهگر و کارشناس دینی، روایات و مطالب دینی مرتبط با تجربه را به عنوان توضیحات تکمیلی ارائه میکنند.
سرفصل برخی از نکات جلسه سوم
با اشاره حضرت عزرائیل برگشتم.
جان هایی که قبض می شد را میدیدم
دیوارها را نمیدیدم و مسلط به محیط بیمارستان بودم
نحوه متفاوت قبض روح افراد
به هرچه توجه می کردم، کُنهِ آن را میدیدم
معجزه ی بازگشت روح به تن را در هرشب جدی بگیریم
احساس ترس هنگام بازگشت دوباره به دنیا
احساس می کردم بالای سرم بیکران است و به پایین تسط دارم
قدرت تصرف برخی ارواح در عالم ماده در زمانی که هنوز در این دنیا هستند
قهقهه ی شیطان را شنیدم
در اتوبان دیدم که تا سقف ماشین زیر منجلاب است.
#مستند_صوتی_شنود #زندگی_پس_از_زندگی
مستند صوتی شنود - بخش 02
(تجربه نزدیک به مرگ یک نیروی امنیتی در بیمارستان در تهران)
صحبتهای تجربهگر کتاب «شنود» - قسمت دوم
در پی حذف برخی مطالب کتاب شنود توسط وزارت ارشاد و نامفهوم شدن برخی قسمتهای آن، تجربهگر در بهار و تابستان 1401 تصمیم گرفت مطالب خود را به نحو کامل و در قالب صوت ارائه کند که حاوی برخی مطالب گفته نشده نیز هست.
حجتالاسلام امینیخواه نیز به عنوان مصاحبهگر و کارشناس دینی، روایات و مطالب دینی مرتبط با تجربه را به عنوان توضیحات تکمیلی ارائه میکنند.
سرفصل برخی از نکات جلسه دوم
عنایتی که در کودکی شامل حالم شد
نیتهایی که داشتم را می دیدم.
ارزش هر عمل را نشانم میدادند
احساس ورشکستگی به من دست میداد
صفرهایی که در کارنامه عمل ردیف میشد
اعمالی را که فکر نمیکردم ارزشمند باشند از من خریدند!
عنایتی که حضرت زهرا (س) به من کردند.
جانی که حفظ کردم، جانم حفظ شد.
ماجرای همسرم و اتفاق عجیبی که افتاد
هیچ عمل خالصی نداشتم
شرمندگی که سراسر وجودم را فرا گرفته بود.
دغدغه ای که برای یاری امام زمان (عج) داشتم خدا از من خرید.
چه شد که برگشتم.
#مستند_صوتی_شنود #زندگی_پس_از_زندگی
مستند صوتی شنود - بخش 01
دو تجربه نزدیک به مرگ یک نیروی امنیتی در بیمارستان در تهران
صحبتهای تجربهگر کتاب «شنود» - قسمت اول
در پی حذف برخی مطالب کتاب شنود توسط وزارت ارشاد و نامفهوم شدن برخی قسمتهای آن، تجربهگر تصمیم گرفت مطالب خود را به نحو کامل و در قالب صوت ارائه کند که حاوی برخی مطالب گفته نشده نیز هست.
حجتالاسلام امینیخواه نیز به عنوان مصاحبهگر و کارشناس دینی، روایات و مطالب دینی مرتبط با تجربه را به عنوان توضیحات تکمیلی ارائه میکنند.
تاریخ ضبط مصاحبه خرداد 1401
سرفصل برخی از نکات جلسه اول
بیان مطالب کتاب شنود بدون سانسور
روشن شدن زوایای وسیعی از عالم شیاطین
تصاویر عجیب شیطانها
اجناس مختلف شياطين
بیماریای که تجربهام را رقم میزد.
گردابی که از جنس نور بود.
حضور اجدادم را حس میکردم.
پیرمردی که بسیار نورانی و با جذبه بود.
علاقه شدید و اشتیاق دو طرفه به فرشته مرگ
اعمالی که به آن تکیه کرده بودم.
جلوه نفس لوامه
#مستند_صوتی_شنود #زندگی_پس_از_زندگی
جمعی از اصحاب در محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بودند. حضرت فرمود : می خواهید کسل ترین، دزدترین، بخیل ترین، ظالم ترین و عاجزترین مردم را به شما نشان دهم؟
اصحاب : بلی یا رسول الله! فرمودند :
کسل ترین مردم کسی است که از صحت و سلامت برخوردار است ولی در اوقات بیکاری با لب و زبانش ذکر خدا نمی گوید.
دزدترین انسان کسی است که از نمازش می کاهد ، چنین نمازی همانند لباس کهنه در هم پیچیده به صورتش زده می شود.
بخیل ترین آدم کسی است که گذرش بر مسلمانی می افتد ولی به او سلام نمی کند.
ظالم ترین مردم کسی است که نام من در نزد او برده می شود ولی بر من صلوات نمی فرستد.
و عاجزترین انسان کسی است که از دعا درمانده باشد.
داستان های بحارالانوار ، ج۹