#یه_داستان_زیبا #حتتما_بخونید
برای ابراهیم،
مشکل بزرگ پیش آمده بود
تصمیم گرفت آن را به امام رضا (ع) بگوید
امام (ع) در حال
بیرون آمدن از خانه بود،
که ابراهیم به او رسید و گفت:
«سلام آقای من، میتوانم با شما بیایم؟»
امام (ع) فرمود:
«من به بیرون شهر میروم.
تو هم میتوانی بیایی»
در بین راه وقت نماز شد.
امام (ع) داشت آماده اقامه نماز میشد که
ابراهیم گفت:
«بهتر نیست صبر کنیم که بقیهی
دوستان هم به ما برسند تا
با هم نماز بخوانیم؟»
امام رضا (ع) فرمود:
«نماز اول وقت خیلی مهم است؛
یادت باشد تا وقتی مجبور نشدی،
آن را عقب نینداز ...»
ابراهیم اذان گفت و هردو نمازشان را به جماعت خواندند
مشق خوب. انتشارات آستان قدس رضوی
#کتاب_حرم
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi