Gap messenger
Download

قسمت هایی از کتاب نحسی ستاره های بخت ما

تو در مدتی محدود به من بی نهایتی نامحدود بخشیدی، و من از تو سپاسگزارم.

گفتم: “امم، چیز دیگه ای همراهم نیست.” ” چه بد. الان خیلی تو حس و حال شعرم. چیزی حفظ نیستی؟” با نگرانی شروع کردم: ” بیا روانه شویم، تو و من/ هنگامی که غروب، آسمان را فراگرفته است/ مانند بیماری که بیهوش شده با اتر، روی میزی افتاده است.”

آگوستوس به آرامی گفت: “عاشقتم” گفتم: “آگوستوس.” گفت: “واقعا می گم.” به من خیره شده بود، و می توانستم ببینم که گوشه چشمانش چین خورده بود. ” من عاشقتم، و لذت ساده گفتن حقیقت رو از خودم منع نمی کنم. من عاشقتم، و می دونم که عشق چیزی نیست جز فریادی در پوچی، و به فراموشی سپرده شدن هم اجتناب ناپذیره، و عاقبت همه ما نابودیه و یه روزی خواهد اومد که همه کارهای ما توی این دنیا به خاک برگردونده می شه، و می دونم که خورشید تنها سیاره زمینی رو که داریم در خود خواهد بلعید، و من عاشقتم.” دوباره گفتم: “آگوستوس.” فقط همین را می توانستم بگویم.

اگر دردی وجود نداشت،چگونه میشد لذت ها را درک کرد؟

عشق حقیقی در زمان های سختی پدید می آید.

ستارگان بخت ما نحس نیستند،ایراد برخاسته از خودمان است.

دخترها فکر می کنن که فقط تو مراسم های رسمی اجازه دارن لباس های زیبا بپوشن، اما من خوشم میاد از خانمی که طرز تفکرش تو این مایه ها باشه که: من می خوام برم به ملاقات یه پسری که دچار فروپاشی روحی و عصبی شده، پسری که تازه بینایی اش هم نقص داره، ولی چرا که نه؟ لباس خوشگله ام رو براش می پوشم!

پیدا کردن رفیق خوب سخت است و فراموش کردنش غیر ممکن

دقت کردی که زمین بازی بیمارستان ها همیشه خالیه و هیچکس نیست که توشون بازی کنه؟

http://dastannevis.com

9 June 2023 | 11:33