Gap messenger
Download

#خاطرات

🔻خاطرات شهید مدافع حرم ، شهید عبدالله باقری از زبان مادرش

🔷 سال 79 آمد گفت: مامان می‌خواهم وارد سپاه شوم. گفتم خیلی خوبه با روحیه مذهبی تو آنجا خوب است. گفت: بروم دیگر متعلق به خودم نیستم‌ها، گفتم اشکالی نداره مادر برو. از همان وقت هم وارد حوزه مربوط به حفاظت شد. حدود 20 سالش بود که گفت: مامان می‌خواهند تعدادی از بچه‌ها را برای آموزش به آلمان ببرند منتهی شرطش این است که طرف متاهل باشد. گفتم می‌خواهم دامادت کنم؟ جواب داد نظر شما چیست؟ گفتم: خیلی خوبه. رفتیم خواستگاری. آنقدر خجالت می‌کشید که وقتی رسیدیم جلوی در خانه عروسم گفت: مامان خواهش می کنم یا شما گل را دستت بگیر یا بابا. داخل هم که رفتیم تا گوش‌هایش قرمز شده بود، انگار برای او خواستگار آمده باشد.

🌸 به جمع دارالشهدای تهران بپیوندید
👇👇👇👇
🆔 @daroshohada17

14 November 2022 | 08:44