Gap messenger
Download

♥✨♥✨♥✨♥✨♥✨

#برزخ_ارباب
#پارت_111

به پنجره که رسید قفلش رو باز کرد و گفت:

_ به کی گفتی عرعر نکن؟
_ نگفتم عرعر نکن که!
_ مطمئنی؟
_ آره خب من گفتم انقدر عرعر کردی بیدار شدم

لبخندی زد و گفت:

_ باشه، باشه

بعد هم سریع به سمت بیرون پرتم کرد و لحظه ی آخر دوتا پاهام رو گرفت و من برعکس آویزون شدم.
اولش که پرتم کرد، گفتم الان با مخ میفتم زمین و الفاتحه مع صلوات ولی لحظه ی آخر پاهام رو گرفت و مانع از افتادنم شد.

_ تو یه دیوونه ای، یه روانی زنجیره ای، تو...تو یه احمق عوضی
_ آره آره تو خوبی
_ من رو بیار بالا
_ عه بیارم؟
_ آره وحشی
_ به نظرم به جای اینکه بیارمت بالا، ولت کنم پایین بهتره نه؟
_ نه نه سختت میشه

بلند خندید و گفت:

_ من اینجوری راحت ترم
_ خونم گردنت میفته ها
_ اشکال نداره
_ میندازنت زندان، من بخاطر خودت میگم

سرش رو یکم پایین آورد و گفت:

_ تو همین باغچه چالت میکنم، کی میخواد بفهمه؟

پوفی کشیدم و گفتم:

_ بابا بیارم بالا سرم درد گرفت
_ دیگه گول نمیخورم
_ به جونِ تو درد گرفت
_ پس قطعا دروغ میگی!

این بار من خنده ام گرفت اما بخاطر اینکه سرم واقعا درد میکرد، اخمام رو تو هم کشیدم و گفتم:

「 𝐉𝐨𝐢𝐧↬♥ @Love_foreveer

2 August 2023 | 12:13