Gap messenger
Download

با سلام و تشکر از همراهی شما در سرویس رایج ترین اصطلاحات آمریکایی
به اطلاع شما اعضاء محترم سرویس «رایج ترین اصطلاحات آمریکایی» می‌رساند به جهت بهبود عملکرد و یکپارچه سازی سرویس‌های آموزش زبان، این سرویس از امروز مورخ 5 اسفند 95 متوقف و با سرویس «آموزش زبان انگلیسی» تلفیق می‌شود.


👇👇👇

لذا خواهشمندیم عزیزانی که تاکنون در سرویس آموزش زبان انگلیسی عضو نشده‌اند، برای عضویت روی این لینک کلیک کنند:
@learningenglish

👆👆👆

امید است که مورد استقبال شما همراهان گرامی قرار گیرد.

با احترام
@American_common_idioms

23 February 2017 | 08:04

Blow it = از دست دادن شانس

Example:

As I was in the hurry to go abroad, I missed a good job in Iran. in fact, I blew it.
چون من برای رفتن به خارج عجله کردم، شغل خوبی را در ایران از دست دادم. در واقع این شانس رو از دست دادم.

@American_common_idioms

22 February 2017 | 09:53

Black sheep = عضوی از یک خانواده با شهرت بد

Example:

We are 3 brothers and 2 sisters. My sisters are teachers, me and john are engineer but jack is just a tramp. Actually, he is the black sheep of our family.
ما سه برادر و دو خواهریم. خواهرهای من معلم هستند، من و جان مهندسیم اما جک تنها یک فرد بیکار و خیلی فقیر هست. در واقع او بدنام خانواده ماست.

@American_common_idioms

20 February 2017 | 07:00

Blabbermouth = شخصی که زیاد حرف می زند و اسرار را فاش می کند، وراج ، حراف

Example:

He is such a blabbermouth and I can’t say a word to him about my life.
او شخص حرافی است و من نمی توانم کلمه ای در مورد زندگی ام به او بگویم.

@American_common_idioms

19 February 2017 | 07:00

Blab = حرافی کردن

Example:

She is always blabbing about her personal life to others. That`s why this married couple often quarrel with each other.
اون زن همیشه در مورد زندگی شخصی خودش به دیگران اطلاعات می دهد. همین موضوع باعث شده که این زوج اغلب اوقات با هم اختلاف داشته باشد.

18 February 2017 | 07:00

Bite the dust = از بین رفتن، از کار افتادن

Example:

I could not turn on my old radio yesterday. I think it finally bites the dust.
من نمی توانستم رادیو قدیمی را دیروز روشن کنم. فکر کنم بالاخره از کار افتاد.

17 February 2017 | 07:00

Bite one’s tongue = مانع شدن از صحبت کردن ، کنایه از اینکه زبان را گاز گرفتن

Example:

I had to bite my tongue in order to not tell him that my father has bought a bike for his birthday.
من باید مانع می شدم از اینکه به او بگویم پدرم برای جشن تولدش یک دوچرخه خریده است.

16 February 2017 | 07:00

‌‌‌Bit off more than one can chew = سعی کنی کاری که بیشتر از توان ذهنی و جسمی شما هست را انجام دهی

Example:

It's right that I know English, but I can’t teach it. I think I bit off more than I can chew.
درسته که من انگلیسی یاد دارم اما نمی توانم انگلیسی درس بدهم. گمان می کنم که این کار بیشتر از توان من است.

15 February 2017 | 07:00

Big shot = آدم مهم

Example:

My colleague was given a promotion. He's been acting like a big shot.
همکارم ترفیع درجه یافت. او مثل یک آدم مهم برخورد می کند.

14 February 2017 | 07:00

Bide one’s time = صبورانه منتظر فرصت مناسب برای اقدام کردن بودن

Example:

I'm not in the hurry. I'm just going to bide my time. I know that one day I'll find my soulmate and I'll get married.
من عجله ای ندارم. صبورانه منتظر می مانم. می دانم که روزی همدم خودم را پیدا و ازدواج خواهم کرد.

13 February 2017 | 07:00

Big stink = شکایت با صدای بلند

Example:

She made a big stink when her meal was served cold.
وقتی غذایش بصورت سرد سرو شد، پرخاش کرد.

12 February 2017 | 07:00

Bend over backwards = خیلی تلاش کردن

Example:

After my son went to university I’ll bend over backward to support him however he spends lots money in partying and going out.
بعد از رفتن پسرم به دانشگاه من خیلی تلاش کردم که او را حمایت کنم ولی او کلی پول را برای بیرون رفتن و پارتی گرفتن هدر می دهد.

@American_common_idioms

11 February 2017 | 07:00

Behind the 8-ball = تو دردسر

Example:

Reza was behind the 8-ball yesterday because his car was broken down. He couldn’t go to the office.
دیروز رضا به دردسر افتاد به خاطر اینکه ماشینش خراب شد. او نتونست به اداره برود.

@American_common_idioms

10 February 2017 | 07:00

Beat the rap = فرار کردن از جریمه ، تبرئه شدن

Example:

My friend had a car accident one month ago, and he killed someone. He has not been able to beat the rap even by having a top lawyer in his defence.
دوستم یک ماه پیش تصادف کرد و در آن حادثه شخصی را با ماشین کشت. او نتوانسته است تا الان حتی با وکیلی های رده بالا در دادگاه تبرئه شود.
@American_common_idioms

9 February 2017 | 07:00

Beat someone to the punch = قبل از اینکه کسی کاری رو انجام بده، انجام دادن

Example:

My friend wanted to buy the last bike in that store but I beat him to the punch.
دوستم می خواست که تنها دوچرخه باقی مانده در اون مغازه رو بخره اما من قبل از او اقدام کردم.
@American_common_idioms

8 February 2017 | 07:00

‌Beat around the bush = خودداری از دادن پاسخ واضح

Example:
I found that he failed his exam. I didn't want to hurt his feelings so, when he asked me about his score, I beat around the bush.
من متوجه شدم که او امتحانش را مردود شده است. نمی خواستم احساساتش رو جریحه دار کنم، لذا وقتی در مورد امتیازش از من سئوال کرد، من بصورت واضح جوابش رو ندادم
@American_common_idioms

7 February 2017 | 07:00

Be beside one’s self = خیلی ناراحت بودن

Example:

I was beside myself when I heard that my colleague talked behind me.
من از دست همکارم ناراحت شدم وقتی شنیدم که پشت سر من حرف زده است.

@American_common_idioms

6 February 2017 | 07:00

Bawl out = توبیخ کردن

Example:

I've not slept last night, so I made a mistake in my office. My manager bawl me out
تمام شب رو نخوابیده بودم. روی همین حساب در محل کارم مرتکب اشتباه شدم. مدیرم من رو توبیخ کرد.

@American_common_idioms

5 February 2017 | 07:00

‌‌Bat an eyelash = ابراز کردن احساسات

Example:

He was filled with emotion during his wedding ceremony but he did not bat an eyelash.
در طول مدت مراسم عروسی اش مملو از احساس بود اما احساساتش رو بروز نداد.

@American_common_idioms

4 February 2017 | 07:00

Bank on it = مطمئن باش ، روش حساب کن

Example:

I'll help you to fix the problem of your computer. You can bank on it.
من به شما کمک خواهم کرد که مشکل کامپیوترت رو حل کنی. شما می توانی روی کمک من حساب کنی.
@American_common_idioms

3 February 2017 | 07:00