#خاطرات_تربیتی | شماره 15
طی 24 ساعت دوتا خبر بد بدستم رسید که اگر قطعی می شدند، یک هزینه مالی بسیار زیادی رو باید پرداخت می کردم و اصلاً توانایی پرداخت همچین مبلغی رو نداشتم.
ایام ماه محرم بود؛ شب منزل یکی از دوستان روضه بود. قبل از اینکه وارد روضه بشوم دستم رو به دمپایی و کفش هایی که دم در بودند زدم و خدا رو به حق خاک کفش عزاداران امام حسین علیه السلام قسم دادم که مشکلم حل بشود!
مراسم که تمام شد ظرف 30 دقیقه دوتا مشکل حل شد، حتی به یک حدی رسید که سود مالی هم کردم...
Website: http://alaba.ir
Channel: @alaba_ir