#آیه_تشکیلاتی_و_تربیتی | شماره 15 (قسمت اول)
قالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمي لَيْلاً وَ نَهاراً (5) فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائي إِلاَّ فِراراً (6) وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ في آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً (7)ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهاراً (8)ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً (9)
(نوح) گفت: «پروردگارا! من قوم خود را شب و روز (بسوى تو) دعوت كردم، (5) امّا دعوت من چيزى جز فرار از حقّ بر آنان نيفزود! (6) و من هر زمان آنها را دعوت كردم كه (ايمان بياورند و) تو آنها را بيامرزى، انگشتان خويش را در گوشهايشان قرار داده و لباس هايشان را بر خود پيچيدند، و در مخالفت اصرار ورزيدند و به شدّت استكبار كردند! (7) سپس من آنها را با صداى بلند (به اطاعت فرمان تو) دعوت كردم، (8) سپس آشكارا و نهان (حقيقت توحيد و ايمان را) براى آنان بيان داشتم! (9)
همانطور که می دانید حضرت نوح علیه السلام به مدت 950 سال تبلیغ نمودند(1)، قرآن کریم شیوه تبلیغاتی این پیامبر عظیم الشان را در طول این سالیان، در سوره نوح ذکر می کند. یعنی به عبارتی خداوند دارد به مبلّغین می گوید راه و روش شما باید مثل شیوه حضرت نوح علیه السلام در این 950 سال باشد. تیتر مطالبی را که در این آیات خداوند می فرماید را ذکر می کنیم و شرح آن را از کلام شهید مطهری استفاده می کنیم: 1- دعوت به صورت تمام وقت و پیگیری در تمامی ساعات؛ 2- دعوت در مکان های عمومی؛ 3- دعوت از افراد به صورت خصوصی؛ 4- مردم این زمان نسبت به مردم زمان انبیا گذشته بیشتر مستعد هدایت هستند. «نوح که از اکثریت مردم خودش مأیوس میشود، با خدای خود راز و نیاز میکند: خدایا من چنین کردم چنین گفتم. قرآن همان راز و نیازهای نوح با خدا درباره قومش را بازگو میکند. این برای آن است که نکاتی که در گفته نوح بوده است نکات آموزندهای است و از این جهت قرآن تکرار میکند که برای ما هم درس باشد. انسان با خدای خودش همه جور حرف میزند و همه چیز را باید در میان بگذارد؛ ولی اینکه قرآن برای همه مردم نقل میکند برای آن نکاتش است. اولاً نوح به عنوان یک مبلّغ دین نشان میدهد که چگونه آدمی بوده و در واقع یک مبلّغ دین چگونه باید باشد. میگوید خدایا من شب و روز مردم را خواندم و از پا نایستادم. این «شب و روز، پیدرپی» آن پیگیری یک نفر داعی الی الله و دعوت کننده به دین را نشان میدهد. این تأییدی است که قرآن دارد میکند؛ یعنی ببینید! نوح این چنین بوده است. لجاج آن مردم در حدی بوده است که انگشت ها را در گوششان میکردند که نشنوند، رداهایشان را به سرشان میکشیدند که چشمشان هم به قیافه نوح نیفتد. با همه اینها میگوید: خدایا! من انواع رنگ ها و شکل ها را در تبلیغ به کار بردم. گاهی علنی، بلند، به صورت سخنرانی، بالای مثلاً تپهها میرفتم داد میکشیدم و برای عموم مردم اعلام میکردم: دَعَوْتُهُمْ جِهاراً. این یک نوع تبلیغ است که اثر مخصوص به خود دارد. ولی یک وقت هم هست که افرادی را به طور خصوصی باید رفت دید و دردهای آنها را به طور خصوصی دریافت کرد و این دعوت خصوصی گاهی اثری میبخشد که دعوتهای عمومی نمیبخشد. ثُمَّ انّی اعْلَنْتُ لَهُمْ وَ اسْرَرْتُ لَهُمْ اسْراراً به هر دو گونه رفتار کردم، علنی و جهار، و سرّی و خصوصی. میرفتم افراد را میدیدم، در کنارشان مینشستم، با آنها حرف میزدم، به طور خصوصی درد دل میکردم. این کار را هم کردم، چون گاهی این کار اثری دارد که آن دعوت های علنی و عمومی ندارد.»(2)
(1): وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسينَ عاماً فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُونَ؛ و ما نوح را بسوى قومش فرستاديم؛ و او را در ميان آنان هزار سال مگر پنجاه سال، درنگ كرد؛ اما سرانجام طوفان و سيلاب آنان را فراگرفت در حالى كه ظالم بودند – سوره مبارکه عنکبوت، آیه 14
(2): آشنایی با قرآن (شهید مطهری)، ج 9، ص 161
سوره مبارکه نوح
Website: http://alaba.ir
Channel: @alaba_ir