« شما، آنچه شما را میخوانند، نیستید »
عارف قزوینی، عارف نبود.
یغمای جندقی، جایی را به تاراج نبرد.
وحشی بافقی، وحشی نبود.
اهلی شیرازی هم به سبب رام شدن به این نام شهره نشد.
« شما، آنچه هستید که برای آن تلاش کردهاید »
« شما، میانگین ۵ نفری هستید که با آنها معاشرت دارید »
« شما، در آن جایگاه و مقامی هستید که برای آن گامهای برنامه ریزی شده و منظم و مستمر برداشتهاید »
« شما [حال | آینده] ، چیزی هستید که خودتان ساختهاید »