چه بود؟ جز خفگی، جز سکوت و بیم نبود
شبیه خانه...ولی خانه ی قدیم نبود
میان برف پریدیم و سهم مان چیزی
به جز نوازش شلیک مستقیم نبود
تگرگ می زد و طوفان گرفته بود اما
کسی به فکر دو گنجشکِ روی سیم نبود
کسی به گربه ی نزدیکِ تنگ سنگ نزد
کسی به یاد دو تا ماهیِ یتیم نبود
تو را به گریه قسم: بازگرد...آن بوسه
برای آنکه خداحافظی کنیم نبود
من و تو دور شدیم و خدا نگاه نکرد
من و تو دور شدیم و خدا کریم نبود...
#حامد_ابراهیم_پور
@1love